چیپس میپس نقول
16 آذر 1401
بعضی وقتها خودت را ملزم به انجام کاری میکنی. برایت بسیار مهم است که طبق قولی که به خودت دادهای، به نحواحسن آنکار را انجام دهی. از زمانی که باخودت قولوقرار میگذاری؛ اتفاقات جدید برایت پیش میآید. مثلا تا آن روز دنبال فلان خوراکی بودی که هرجا را… بیشتر »
نظر دهید »
خاطرات نیلز قسمت هفتم
12 آذر 1401
روزها می گذشت. اول راه رو با تاکسی میرفتم و بقیه راه رو با پای پیاده میرفتم. این قدم زدنها خیلی به روحیم کمک میکرد که کم نیارم و کار کنم. از ساعت ۱۲ که فیش میگرفتیم تا ۳ کار میکردیم. ۳ تا سه نیم اگر وقت پیدا میکردیم میرفتیم توی سالن نهار… بیشتر »
نماز آرزوها
10 آذر 1401
نمازویژهی روزپنجشنبہ نمازآرزوها آیتالله بهجت رحمهالله اطرافیان و شاگردان خود را بسیار به خواندن نماز روز پنجشنبه توصیه میڪرد و میفرمود: «آیتالله سید مرتضی ڪشمیرے هر وقت این نماز را میخواند، هدیهاے براے او میرسید» چهار رڪعت (دو نماز دورڪعتی) ◆در… بیشتر »
ما باختیم اما بد نباختیم
09 آذر 1401
ذرهای از باخت تیم ایران ناراحت نشدم. قرار شده بود چه بردیم و چه باختیم برای بچهها شیرینی بخرم. سرتان را بالا بگرید که برندهی بازی ما ایرانیهای وطن دوست هستیم. در این مدت از سمت دشمنان ایران انتقادهای شدید وحرفهای نامتعارف شنیدیم. بازیکنان… بیشتر »
ذکری جهت افزایش مال
02 آذر 1401
بعضی وقتها توی یک برههای از زندگی دچار فشار اقتصادی میشوید که فکرشم را نمیکردید. ما مسلمانها تا گرهای در زندگیمان ایجاد میشود سراغ مفاتیحالجنان میرویم. دو سال پیش من هم همین بیپولیها را تجربه کردم. مدتی بود با مفاتیحالجنان اخت شده بودم.… بیشتر »
از دنیای شما فقط پرتقال میخواهم
30 آبان 1401
از دنیای شما فقط یک باغ پرتقال میخواهم. به گوشهای از باغ بروم، زیر درختی بنشینم و مشامم را از عطر خوش پرتقال پُر کنم. همانطور که زانوهایم را بغل گرفتهام به سرتاسر باغ نگاه کنم. صدای جیکجیک پرندگان گوشهایم را بنوازد. از جایم برخیزم، پرتقال… بیشتر »
چاه نکن بهر کسی
22 آبان 1401
چند سال پیش روز عید غدیر کلی مهمان داشتیم. آن زمان فقط دخترم را داشتم و او هم تازه توانسته بود روی پاهای فسقلیاش بایستد و قدم بردارد. دخترم مثل خودمان عاشق مهمانی بود. شاید نیمی از این مهمانیهارا به عشق دخترم و بازیاش با کودکان راه میانداختیم. من… بیشتر »
بزرگترین اتفاق از درون آدم شکل میگیرد
20 آبان 1401
زمانی که هنوز مادر نشده بودم در رابطه با تربیت فرزند خیلی جستوجو میکردم تا به نحو احسن کودکم را تربیت کنم. اما به نظر من تا تجربه نکنی هرچقدر هم کتاب بخوانی باز فایدهای ندارد. به طور مثال گاهی خود من بدون درنظر گرفتن عواقب کارم، خطایی به طور سهوی… بیشتر »
شفای دل در حرم حضرت معصومه
19 آبان 1401
وفات حضرت معصومه بدجوری دلتنگش شده بودم. نماز مغرب دست بچهها را گرفتم و به امامزاده حسن رفتیم. خیلی وقت بود دوست داشتم با معرفت به زیارت خانم حضرت معصومه بروم. سرم را به شبکههای ضریح امامزاده حسن چسباندم و دعا کردم که به زودی قسمتمان شود. سه شنبه… بیشتر »
کشته شدن حنایی توسط جمهوری اسلامی
18 آبان 1401
حنایی 14 روزه که تازه سر از تخم در آورده بود. به کمپین نه به قفس اجباری پیوست. این جوجه پس از اعتصاب غذایی چند روزه دیشب در گذشت. حالا مدافعان عروس هلندی با ساختن هشتگ جوجه، قفس آزادی به حمایت از این جوجه دست به اعتراض زدند 😁 ✋ 😅 😂 بیشتر »
معرفی کتاب خداحافظ سالار
16 آبان 1401
#به_قلم_خودم #معرفی_کتابآن روزهایی که خواندن کتاب شهدای مدافع حرم خیلی به چشم میخورد تعریف این کتاب را شنیده بودم. اما سمتش نرفته بودم چون زیاد سردار همدانی را نمیشناختم. الان که به آن روزها فکر میکنم میبینم که قطعا حکمتی داشته که من بعد از سالها… بیشتر »
پسرعمو روحالله
16 آبان 1401
پسر عمو به روی شانههای مردم چه زیبا مثل دُری میدرخشیدی. در سیل جمعیتی که به دنبال تابوتت راه افتاده بود، دستانی که بالا آمده بود تا الله اکبر سر دهد و خانوادهات آرام شود دیدنی بود. الله اکبر به این اقتدارت که همچون روحالله خمینی راه و رسم… بیشتر »
خاطرات نیلز قسمت دوم
15 آبان 1401
رسیدم خونه فکر کنم ساعت ۱۲ و ۲۰ دقیقه شب بود. خسته بودم طبیعی بود اما یه شوقی داشتم. شامم رو خوردم و یه ذره با گوشی ور رفتم و خوابم برد. صبح ساعت کوک کرده بودم. ۷پاشدم و لباس پوشیدم و رفتم نونوایی سر خیابون یه نون گرفتم و پیاده تا دفتر حقوقی راه افتادم.… بیشتر »
نماز استغاثه به حضرت معصومه برای ازدواج
14 آبان 1401
نماز استغاثه به حضرت معصومه برای ازدواج دو رکعت نماز استغاثه به حضرت فاطمه معصومه میخوانی در رکعت اول ودوم بعد از سوره حمد وقل هو الله 15 مرتبه میگویی ((یا غیاث المستغیثین)) بعد در رکوع وپس از سر برداشتن ، در دو سجده وبعد از سر برداشتن هرکدام… بیشتر »
فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم
14 آبان 1401
#به_قلم_خودم هرروز صبح که دخترم را به مدرسه میرسانم. زمان خوبیست که چند کلمه مادر دختری با او حرف بزنم. همینطور که از سرپایینی کوچه پایین میرفتیم بهش گفتم:" بیا 3 تا قل هو الله بخوانیم و به حضرت معصومه هدیه کنیم" دخترم گفت چرا؟ گفتم خب امروز وفات حض… بیشتر »
رفیق خوشبخت ما
13 آبان 1401
کتاب رفیق خوشبخت ما را خواندم. نسخهی رایگانش در طاقچه و سایتهای دیگر بود. این کتاب در ۸ باب از خاطرات حاج قاسم میگوید. در اینکتاب کمی هم از زندگینامه ایشان نوشته و در آخر کتاب وصیتنامه سردار را هم آورده است. کتاب کم حجم و تاثیرگذاری بود. خواندنش هم… بیشتر »
تصـویرِقشنگیستکهدرصحنهیِمحشـر ما؛دورِحسینیمُبھشتاستڪهماتاست
11 آبان 1401
تصـویرِقشنگیستکهدرصحنهیِمحشـر دورِحسینیمُبھشتاستڪهماتاست بیشتر »
خاطرات نیلز قسمت اول
10 آبان 1401
مصاحبه تموم شد. قرار شد فردا ساعت ۵ عصر که میشد ۲۷ابان ۱۴۰۰ من شیفت عصر برم تو نیلز کار کنم. پنجشنبه شد. ساعت ۷بیدار شدم و کارام رو کردم و راهی دفتر حقوقی شدم. سر راه نون همگرفتم که صبحونه بخوریم تو دفتر. اون روز به مدیر دفتر گفتم که شیفت عصر جای دیگه… بیشتر »
ظالم نباشیم
09 آبان 1401
دیروز که داشتم کتاب شنود را میخواندم. یک نکتهی دیگری ذهنم را به خودش مشغول کرد. همه چیز در پیشگاه خداوند دقیق است و هیچ عمل ناپسندی بی جواب نمیماند. خیلی جملهی سنگینی ست. یعنی اینکه حتی براساس شنیدهها و یا دلایلی دیگر از ظالمی حمایت کند این کار… بیشتر »
محاورهنویسی ممنوع
09 آبان 1401
ما هرروز که چشم باز میکنیم به صورت محاوره سخن میگوییم. یعنی از کودکی همانطور که آموختیم سخن میگوییم. در شهرهای مختلف محاورهی هرکس مختص به همان منطقه است. مثل لهجههای خودمان. در گام اول نوشتن، ما دیگر با محاوره سر و کار نداریم. یکی از نکات… بیشتر »