معرفی کتاب دعبل و زلفا
03 آبان 1401
کتاب دعبل و زلفا، روایت شاعری بهنام دعبل خزاعی ست که هجویات، عاشقانهها و شکوههایش از کوچه پس کوچههای بغداد گذر میکند و از قصر بنی عباس سر در میآورد. در سفرش به بغداد عاشق دختری زیبا بهنام زلفا میشود که به جرم رافضی بودن و کشته شدن پدرش، موصلی… بیشتر »
1 نظر
پاییز با گل رز هلویی
02 آبان 1401
پاییز که میشود؛ نیمه دیگر احساسم از کالبدم بیرون میآید. هوا ابریست خورشید انگار آخرین نفسهایش را از لابه لای ساختمانهای بلند به پنجرهی وسط هال میکوبد. زور سرمای ریزی که از لایه پنجره عبور میکند و به نوک پایم میخورد آرامشم را دوچندان… بیشتر »
تنها گریه کن
01 آبان 1401
تا جایی که به خاطر دارم نزدیک یک سال و نیم بود که دستم به ورقههای نازک کتاب نخورده بود. خیلی مشتاق بودم که هرچه زودتر به خانه بروم و هدیه ی خواهرم را زودتر بخوانم. بسم الله گفتم و از مقدمه شروع کردم. از همان ابتدا گویی سمبادهای نَرم نرمَک روحم را… بیشتر »
نترس من کنارتم
25 مهر 1401
تا حالا شده که با ترس هایت رو به رو شوی؟ چیزی که اصلا فکرش را هم نکنی و یکباره به سراغت بیاید و شوکه شوی. شاید آن لحظه فکر کنی همهی اینها خواب است اما هرچقدر که میگذرد بیشتر در آن باتلاق دست و پا میزنی. من همیشه نسبت به بعضی از موارد حساس بودم.… بیشتر »
دریافت کد رهگیری برای وام مسکن قسمت هفت
23 مهر 1401
خاطرات دریافت کد رهگیری برای وام مسکن قسمت هفت کار کردن مثل سابق نبود. نهابت روزی ۴ تا ۵ تا کد میزدیم. این یعنی خروجی کار نداشتیم و رسما حقوقمون نصف شده بود. از طرفی مدیر در حالت عادی عصبی بود بعد از این جریانات دیگه کلا عصبیتر شده بود و رفته بود رو… بیشتر »
داستان زیبای جواب سلام اباعبدالله به چوپان کرد اهل سنت
21 مهر 1401
داستان زیبای جواب سلام اباعبدالله به چوپان کرد اهل سنت عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام بیشتر »
چه صحنهای بشود یک شب زیارتی و من و ضریح تو و عقدههای یک عمرم
21 مهر 1401
چه صحنهای بشود یک شب زیارتی و من و ضریح تو و عقدههای یک عمرم شب زیارتی ارباب عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام بیشتر »
یادت باشه، یادم هست
19 مهر 1401
شب که شد نشستم و کارهای این چند روز را با خودم مرور کردم، حسی درونم را قلقلک میداد و از اول هفته انرژی مثبتی دور وبرم را احاطه کرده بود، مطمئن بودم که این انرژی مثبت از همان شنبه همراه من است، از همان ساعتی که صدای آیفون خانه به صدا در آمده بود و آقای… بیشتر »
تو تنها نیستی
18 مهر 1401
جایی خوندم یکی از تنهایی نوشته بود، یاد قدیمای خودم افتادم. اما الان میفهمم که من اون سالها اشتباه محض میکردم. تنهایی واقعا یه مسئله پیچیده و جداگانس. بذارید یه جوره دیگه براتون تعریف کنم. شما اگه رفتی بیرون و موقع برگشت زنگ خونتون رو زدی و یکی در رو… بیشتر »
زن، زندگی،آزادی شمارا نمیخواهم
17 مهر 1401
بعضی وقتا مجبوری مجبور باشی… نمیدونم چطور بگم منظورم اینه بعضی وقتا چاره ای جز مجبور بودن نداری. مجبوری یه کاری کنی. مجبوری جایی بری. مجبوری عادت کنی به همه چی و مجبوری غمگین باشی اما بگی که غمگین نیستی. بعضی وقتا انقدر گنگ میشدم که واقعا هیچ چیزی از… بیشتر »
اگر می خواهید کسی با خواسته تان مخالفت نکند این دعا را بخوانید
17 مهر 1401
بعضی وقتا آدم یه جاهایی میره که باید از مسئولی درخواستی داشته باشه. مثلا زمانی که برای اربعین همه رفته بودن سراغ پاسپورتهاشون و خیلی تایم نبود و همه استرس داشتن که ایا میتونن کارشون رو پیش ببرن یا نه. این زمان ها علاوه بر خواست خدا میتونیم با خوندن… بیشتر »
خاطرات کد رهگیری برای وام مسکن قسمت چهارم
17 مهر 1401
خاطرات کد رهگیری برای وام مسکن قسمت چهارم روزها با کد گرفتن و پیش نویس ارائه دادن میگذشت. اغلب با مدیرمون تو واتساپ در ارتباط بودیم و تو دفتر ۴تا دختر با هم بودیم. برای اینکه مراسم عقد مدیرمون نزدیک بود و همش درگیر خریداش بود. خیلی هم ذوق داشت و همش… بیشتر »
تو ۵سالگی به بچه چی یاد بدم؟
16 مهر 1401
این دورو زمونه خیلی سخته تربیت فرزند باید واقعا اول از خدا و بعد از اهل بیت مدد بگیریم. احادیث زیادی دربارهی تربیت فرزند هستش که امروز به یکیش برخوردم. اون هم زمانی که پسرک رو حین حرف با شهدا دیدم. کار همیشگیه اونه میره رو چهارپایه و اسم شهیدارو برای… بیشتر »
چیکار کنم شوهرم دوستم داشته باشه؟
15 مهر 1401
یه چیزی که همیشه بهش معتقدم اینه که دعاها و ذکرها باعث میشه هم دلمون آروم بشه و هم چم و خم کارها بیاد دستمون. یه روزایی انقدر مفاتیح دستم بود و ساعتها دعا میخوندم که اینو به چشم دیدم. حالا اگه میخوای همسرت دوستت داشته باشه و کمتر مشکلات خانوادگی و… بیشتر »
خاطرات کار و کد رهگیری برای وام مسکن قسمت دوم
15 مهر 1401
خاطرات کار و کد رهگیری برای وام مسکن قسمت دوم. سلام. اومدم تا قسمت دوم خاطرات کدرهگیری برای وام مسکن رو تعریف کنم. روزها از ساعت ۸ونیم بیدار میشدم اول صبحانه میخوردم. اون روزا تو رژیم سختی بودم چون تا ۱ماه قبلش به شدت ورزش بدنسازی و سی ایکس حرفهای کار… بیشتر »
کد رهگیری برای وام مسکن
14 مهر 1401
پارسال همین موقعها توی یه دفتری کار میکردم که کد رهگیری برای وام مسکن میگرفتیم. یه دفتر ۸۰ متری با با ۵تا رایانه و ۵تا دختری که از ۱۰صبح تا ۸شب همش در حال دیدن و تایپ جزئیات قولنامهها، اجارهنامهها و مبایعهنامه ها بود. باید کلی پیش نویس ارائه… بیشتر »
امامتت مبارک
13 مهر 1401
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی روزی تو خواهی آمد از کوچه های باران تا از دل بشویی غم های روزگاران نهم ربیع الاول ، روز آغاز امامت و ولایت آقا امام حجة ابن الحسن عسگری (عج) را بر ساحت آن امام حمام و تمام… بیشتر »
دختر غمگین
12 مهر 1401
خب یه ذره غمگینم چون با وجود پیامرسانها و کانال ها و … دیگه کسی نمیاد تو وبلاگا و مطالب رو بخونه. اینو به خاطر وبلاگ جدیدی که درست کردم میگم. https://shohadayeorazan.kowsarblog.ir/ خلاصه چند سالی هست وبلاگهای قبلی با این اسم رو همه چیش رو گم… بیشتر »
کدو حلوایی میقولی؟
08 مهر 1401
از ساعت ۱۰ شب به بعد دیگه برای خودم زندگی میکنم. بچهها میخوابن و منم میام پای وبلاگ و وقت میگذرونم. دوست دارم این تایم رو چون بدون دغدغم و راحت بدون استرس میشینم و خوراکی های یواشکیمو میخورم🤣 امشب کدو حلوایی درست کردم😋 خوب بود اما بدون علی نچسبید😄 به… بیشتر »
انار صبح جمعه رو خوردی؟
08 مهر 1401
صبح روز جمعه انار که یادتون نرفت؟ من هروقت انار داشته باشیم حتما جمعهها انار میخوریم. اینم روایتی از خوردن انار ناشتا روز جمعه از امام موسی بن جعفر(علیهالسلام) روایت شده: هرکه در روز جمعه وقتیکه ناشتاست یک انار بخورد تا چهل روز دل او را نورانی… بیشتر »