چیکار کنم شوهرم دوستم داشته باشه؟
15 مهر 1401
یه چیزی که همیشه بهش معتقدم اینه که دعاها و ذکرها باعث میشه هم دلمون آروم بشه و هم چم و خم کارها بیاد دستمون. یه روزایی انقدر مفاتیح دستم بود و ساعتها دعا میخوندم که اینو به چشم دیدم. حالا اگه میخوای همسرت دوستت داشته باشه و کمتر مشکلات خانوادگی و… بیشتر »
2 نظر
خاطرات کار و کد رهگیری برای وام مسکن قسمت دوم
15 مهر 1401
خاطرات کار و کد رهگیری برای وام مسکن قسمت دوم. سلام. اومدم تا قسمت دوم خاطرات کدرهگیری برای وام مسکن رو تعریف کنم. روزها از ساعت ۸ونیم بیدار میشدم اول صبحانه میخوردم. اون روزا تو رژیم سختی بودم چون تا ۱ماه قبلش به شدت ورزش بدنسازی و سی ایکس حرفهای کار… بیشتر »
ترشی مخلوط آسان
15 مهر 1401
دست به کار شدم و امروز یه نصف دبه ترشی مخلوط درست کردم. میدونمکه خوب میشه و بچهها عاشقش میشن. بار اولم بود که درست کردم و تجربهی جالبی بود در کنار بچههام. از دیروز کوثربلاگ و کوثرنت قط بود و من به شدت هوس نوشتن به سرم زده بود. اما صبر کردم و حتی توی… بیشتر »
روضهی کودکانه
12 مهر 1401
اشک تو چشمام جمع شده و به خاطر اندکی مریضی توان چینش کلمات را ندارم و میخوام ساده حرف دلم را بزنم. اقاجانم یا صاحب الزمان بهتون تسلیت میگم اقا.. تو این روزا همه دارن دل شما رو میشکنن. اقاجانم قربون قلبت برم تنها کاری که از دستم بر میاد شناساندن شما و… بیشتر »
همدردی با دوستان افغانم
10 مهر 1401
اولینبار بود که با چند نفر که اهل افغانستان بودند ارتباط داشتم. هیچ وقت فکرش را هم نمیکردم یک دوست صمیمی داشته باشم که انقدر همدل و همراز هم باشیم. اولینبار که در نیلز دیدمش ناخداگاه به دلم نشست و از آن روز همدم و همدل یکدیگر شدیم. ساعتها کنار هم… بیشتر »
دعای چهار حمد رو میشناسی؟
09 مهر 1401
سلام✋️ دعای چهار حمد رو تا حالا خوندید؟یادمه ۷مهر سال ۹۹ یه مفاتیح بزرگ خریدم با جلد چرمی. هرروز فهرستش رو نگاه میکردم و دعاهای جدید یاد میگرفتم. یادمه وقتی به این دعا رسیدم معنیش رو خیلی دوست داشتم و کلی با معنیش گریه کردم از بس زیباس معنیش. ۱_ستایش… بیشتر »
دخترم تاج سرم
07 مهر 1401
سلام سلام. امروز کلا سرم شلوغ بود رفتیم آتلیه تا عکسای بچهها رو بگیرم و بعدش رفتیم خونه مادرم که گردوهامونو بگیریم و خلاصه تا ۴ موندیم اونجا. بعدش اومدیم خونه و کارای خونه رو کردم و شام و…. همین یه ربع پیش ظرفارو با دخترک شستیم و باهم شروع… بیشتر »
علی کوچولو
05 مهر 1401
علی از دیروز مریض شده و تب کرده و استفراغ. این علی اقای ما خیلی شیطونه حالا که مجبوره استراحت کنه هی میگه مامان من کی خوب میشم؟ خلاصه دیشب چون نمیتونست شام بخوره و شام هم تن ماهی با برنج داشتیم و غذای مورد اقای پسرک بود. دلم براش کباب شد. 😅 گفتم اگر… بیشتر »
بزرگترین سرمایه
30 شهریور 1401
اینم از لوازم تحریر زینب که امسال کلاس اولی شده و فردا جشن شکوفهها داره. قصه از این قراره که من ۱۳روز اول محرم منزل مادرم مداحی میکردم. یه نوحه بود که آخر سینهزنی میخوندم و پایه ثابت هرروزمون بود. در کنارش هرروز با بچهها نوحه اصلی رو گوش میدادیم.… بیشتر »
رزق یه جامونده
29 شهریور 1401
دیروز پدر و مادرم از سفر کربلا برگشتند. سرتاسر صحبتهایشان چیزی جز زیبایی نبود. خسته بودند، اما در عینحال یک شوق و رضایتی داشتند. قشنگ مشخص بود که این سفر به همه سختیهایش میارزید. خوشبه سعادت همهی کسانی که امسال پا توی این مسیر گذاشتند و رزق محرم… بیشتر »
کربلایی ها برگشتن
28 شهریور 1401
اومدم خونه مامانم اینا که دارن از کربلا بر میگردن. چشمم به ساعتم افتاد… یادمه اولین بار که دوباره دیدمش یه بغض سنگینی نشست تو گلوم… یهو یاده همهی اون ثانیه ها افتادم که خودم بودم و خودم. دقیقا یکسال پیش خریدمش ۹۰ تومن. چقدر حسرت توی این… بیشتر »
هر چه داریم از شهدا داریم
24 شهریور 1401
هرچه داریم از شهدا داریم این روزها که پیر و جوان راهی پیاده روی عظیم اربعین شدهاند من را یاده شهدا میاندازد که تا آخرین قطرهی خونشان در راه اسلام جنگیدند. حاج قاسم تو رفتی اما اسمت، یادت همیشه در قلب همهی ما خواهد بود. حاج قاسم امروز شاهد بودم که… بیشتر »
شب جمعه یادت نکنم میمیرم
24 شهریور 1401
شب جمعهست. یادمه سال۹۵ که کربلا بودم. زینب ۱سال و نیمش بود و علی رو ۵ماهه باردار بودم. حرم خیلی شلوغ بود. مادر و خواهرم رفتن توی صف که برن زیارت امام حسین. تقریبا ۱ساعت و نیم زمان میبرد تا برن و برگردن. شب جمعه بود دلم خیلی میخواست برم زیارت. زینب رو… بیشتر »
شیرینی دو سوته با بچه ها
22 شهریور 1401
دوستای زینب اومدن خونمون دارن بازی می کنند. من اجازه میدم که بچه ها با دوستاشون بازی کنن. چون میدونم خیلی لذت بخشه ادم با دوستاش وقت بگذرونه. من خودم وقتی بچه بودم دوستام همش میگفتن بیا خونمون بازی اما مادر اکثر مواقع نمیذاشت و من والا الانم دلیلش… بیشتر »
۲۰ شهریور
21 شهریور 1401
۲۰ شهریور رو همدوست دارم و هم ازش متنفرم.. جالبه واقعا…. اینقدر رفتنبه گذشته و برگشتن خوب نیست… اما برای من واقعا نشون دهنده ی خیلی چیزاس.. اینکه کی کنارم بود… کی ادای خوبا رو درمیاورد.. هندل کردنشون خدایی خیلی سخت بود… ۴روز… بیشتر »
بسم الله الرحمن الرحیم به قصد زیارت ارباب: عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
07 فروردین 1396
بسم الله الرحمن الرحیمبه قصد زیارت ارباب:السلام علیک یا اباعبداللهو علی الارواح التی حلت بفنائکعلیک منی سلام الله أبدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکمالسَّلامُ عَلی الحُسٓین و عٓلی عٓلی اِبن الحُسَین و عَلی اولاد الحُس… بیشتر »