پاییز با طعم آش رشته
28 مهر 1401
نمیدونم چرا قبلا وقتی میخواستم آش رشته درست کنم اصلا به دلم نمینشست و کلا مواد از هم سوا بود. اما الان دو سری هست می پزم و عشق میکنم با پختنش و خوردن بچهها و به به و چه چه کردنشون. بیشتر که فکر میکنم میفهمم دلیلش رو. قبلا شاید از روی روزمرگی نهار و شهام میپختم. اما الان همین که یکی بالا سرم وایسه و غر بزنه که مامان گشنمه هم برام شیرینه…
وقتی پسرک کاسه اششم لیس میزنه از بس خوشمزس خیلی خنده داره… بهش میگم بچه مگه تاحالا اش نخوردی میگی اخه خیلی خوشمزس… یه روزایی ارزوم بود دوباره برای بچهها غذا بپزم… و حالا چقدر قشنگ خدا حواسش هست…
خدایا شکرت به خاطر همه چی… تو بهترینی…
خدایا اگر من بد کردم،
تو را بنده ای دیگر بسیار است.
اگر تو با من مدارا نکنی
مرا خدایی دیگر کجاست؟