مامان بریم هیئت؟
دوروزمانه فرق کرده است. قدیم مادرها اصرار میکردند، تا در مجالس روضهی خانگی همراهیشان کنیم، اما حالا کودکان به مادرهایشان اصرار میکنند تا به مجالس اهل بیت برویم. این جملهای بود که امروز یکی از خانمهای جوان مجلس به من گفت.
خوشحال شدم. برایم جالب بود که یکی از دهه نودیها مشتاق آمدن به هیئت خانگی کوچک ما است. امسال برای اینکه بچهها بیشتر با اهل بیت آشنا شوند و مستمع با آرامش خاطر با روضهخوان همراه شود. تعدادی کاربرگ تهیه کردم. تکبهتک به آنها گفتم بنشینند و کنار هم نقاشیهارا رنگ کنند.
امروز موقع قرائت زیارت عاشورا یکی از همان دهه نودیها پرسید، اباعبدالله کیست؟ و کودک دیگری نقاشی خودش را نشان داد و گفت:” یعنی امام حسین”
آخر مجلس به عشق سینهزنی روی پا میایستند. با دستان کوچک حُبشان را نشان میدهند و اکسیر محبت اهل بیت را در سرشت پاک خود مینهند.
دعای پایانی مجلس ما هم با رزق معنویای که خداوند در قرآن کریم با آیات ۱۸ تا ۲۴ سوره حشر آورده است، ختم میشود. چرخهی معنوی را کامل کردم. حالا نوبت نسلهای بعدی من است که از من بیاموزند و به نسلهای دیگر منتقل کنند.
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام