خاطرات کد رهگیری برای واممسکن قسمت سوم
خاطرات کد رهگیری برای واممسکن قسمت سوم
سلام. بریم سراغ ادامهی خاطراتم. من اون دفتری رو که توش کاش میکردم از دیوار پیدا کردم. خوبیش هم این بود که همه دختر بودیم. روز اول که رفتم مصاحبه گفت بشین و اینی که میگم تایپ کن. منم که تایپم عالی بود و تا نحوه قرارگرفتن دستم رو کیبورد رو دید و یه کلمه تایپ کردم گفت پاشو قبولی. گفت از کی میخوای کار کنی گفتم از همین الان نشستم پشست سیستم و شروع کردم یادگیری با کارکردن سایت ایران املاک و … اون روز همش نگاه کردم و یادداشت کردم. رسما کارم از فرداش شروع شد. اولین پیش کدم رو زدم. تاریخ عقد قرارداد و پایانش رو وارد میکردیم شماره محضر و اطلاعات رو وارد می.گردیم. اگر اجاره نامه بود راحت تر بود کدپستی رو میزدیم تعداد طبقات پلاک و مشخصات ملک رو وارد میکردیم. حالا میرفتیم مشخصات موجر و مستاجر کد ملی هاشون رو وارد میکردیم و ثبت میکردیم و بعدش تازه صفحه اخر برامون باز میشد تا مخصات ریز و مبلغ اجاره و رهن رو وارد کنیم. اینجا دیگه بعد ثبت پیش نویس ارائه میدادیم تا اگر جایی رو اشتباه کردیم به مشکل برنخوریم. حالا اگه کسی خواست کد رهگیری بگیره میگه تایید کنیم و کدش رو بگیریم. دوباره اون صفحه رو باز میکردیم و با پرداخت مبلغی کد رو میگرفتیم. نکتهی سختی که داشت شماره هولوگرام بود. باید حواسمون میموند که موقع تایید شماره هولگرام واقعی رو وارد کنیم ک با اون کد بگیریم. همه اینا رو هم تو فایل ورد میدادیم. همونجا درجا پیرینت میگرفتیم هولوگرام رو میچسوندیم و باید خیلی حواسمون جمع میبود. مهر دفتر رو هممیزدیم و با پیک میفرستادیم به املاکا. روزی ۴۰بار فک کنم پیک میگرفتیم. دیگه زنگ میزدیم خودش میدونست و موتوری میفرستاد. ما یه سره کار میکردیم این وسط یه ۱۰ دقیقه زمان نهار بود که من چون نمیخوردم اون تایم رو نمازم رو میخوندم. جایی نبود و گوشه دفتر جانماز مینداختم و میخوندم. روزام این مدلی میگذشت. اهان اینم بگم ما هرروز بعد کارمون تا ساعت ۷ونیم باید تعداد کد رهگیری هایی که توشته بودیم رو داخل دفتری مینوشتیم تا مدیر چک بکنه من یه روز ۳۲ تا کد زدم اون بیتشرین کدم بود تو ۲ماه و نیمی که اونجا بودم. اما روزای اخر ۵تا با زحمت میزدیم. شبا هم که می اومدم اگر خیلی خوش شانس بودم انتن تلویزیون کار میکرد و سریال روزگار غریب رو میدیدم و میخوابیدم. بقیش برای بعد
ادامه داره