وداع با رمضان
#وداع_با_رمضان
خداحافظ تو ای ماه خدایی
دگر کم کم رسد بوی جدایی
مه مهمانی دادار بودی
به قلب عاشقانت یار بودی
سحرهای تو خیلی باصفا بود
سراسر ذکر و قرآن و دعا بود
مرا یک نیمه شب می خواندی ای کاش
کنار ما دگر می ماندی ای کاش
بمان تا مَحرم میخانه باشم
بمان تا یارِ صاحب خانه باشم
بمان تا که دعا با من بماند
به همراهت خدا با من بماند
بمان ای سفره ی عشق الهی
مَکُش ما را به هجر گاه گاهی
بمان که تاب مهجوری داریم
خدا را ، طاقت دوری نداریم
بمان ای مهربان ماه ولایت
تمام لحظه هایت غرق رحمت
بمان تا عاشقی از سر بگیریم
دوباره ذکر یا حیدر بگیریم
بمان تا لَیسَ اِلّا هو بگوییم
ز دلدار کمان ابرو بگوییم
اگر که می روی ماه دل آرا
مرا با خود ببر رو سوی زهرا
مرا با خود ببر ای ماه حیدر
فدایی ام نما در راه حیدر
مرا با خود ببر ای ماه خوبان
ببر نزد خمینی و شهیدان
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
راهنمایی بنده به طلابی که به تازگی سفیر کوثرنت شده اند
شروع کار تبلیغ طلبه های دهه 70 کرج
شروع کار تبلیغ طلبه های دهه 70 کرج
این روزها سخت درگیر نوشتن یک نمایش نامه طنز مخصوص دختران 10 تا 15 سال برای افتتاحیه یک هیئت جوانان هستم.
چند طلبه خانم دهه 70 با هم جمع شدیم و تصمیم گرفتیم یک نقطه ازشهر کرج که شلوغ تر از بقیه نقاط است یک کار تبلیغی کنیم و قرار شد همه کادر مسوول این هیئت دختران طلبه باشند تا همه مسائل را با سند بتوانند برای دختران بازگوکنند و کار تبلیغی را شروع کنند و دست از تنبلی بردارند چون کار تبلیغ مخصوص طلبه هاست .
یک نفر شد مسوول کل هیئت، دیگری مسوول گروه سرود و تواشیح شد، یکی از دوستان نزدیکم مسوول سخنرانی برای دختران شد و بقیه هم مسوول تدارکات و احکام شرعی و …شدند. من هم مثل همیشه کارگردان تئاتر شدم تا با دخترا تئاتر کار کنم.
هدفم از تشکیل گروه تئاتر این بود که کنار کار با دخترا بتوانم آنها را بیشتر به اهل بیت نزدیک کنم و مشوقی برای کار مذهبی آنها باشم برای همین همه چون از قبل کار من را با دخترا و خانم ها و همه جور سن دیده بودند تصمیم گرفتند من را مسوول این کار کنند. هفته پیش یک قراری با آنها داشتیم، دخترایی شیطون و پر جنب و جوش امیدوارم که بتوانیم تو این کار تبلیغی سربنلد شویم.
به قلم سیده مهتا میراحمدی
وبلاگ عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
درسنامه سنگ درمشت ویژه روز قدس
پوستر روز قدس با کیفیت مناسب
#ولایت_مداری #تولید_ملی
#ولایت_مداری
#تولید_ملی
ولایت مداری حاجی در زندگی اجتماعی و نظامی ایشان محدود نمیشد و در زندگی شخصی هم نمود واقعی و عملی داشت. گوش به فرمان رهبر بودند هرآنچه حضرت آقا دستور میدادند عمل میکرد. به طورمثال از وقتی بحث حمایت از تولید ملی توسط حضرت آقا مطرح شد، ایشان دیگر کالاهای خارجی نمیخریدند و روی خریدهای ما هم حساس بودند. یک بار که من برای پسرم لباس خریدم ایشان همراه من نبود. به خانه که برگشت و لباس و نشان تجاری آن را دید با ناراحتی به من نشان داد و من متوجه شدم که لباس خارجی است. آن را تن پسرم نکردم و پس دادم. در خریدها اگر تولید ایرانی وجود داشت امکان نداشت که خارجی تهیه کند. این فقط، یک مصداق از ولایت مداری ایشان بود و مصادیق زیادی در این زمینه در زندگی ایشان موج میزد.
بر گرفته از کتاب «سردار مهربانی ها»
از مجموعه «یک بغل گلسرخ»
خاطرات #شهیدمدافع_حرم_ستار_اورنگ به روایت همسر
السَّلام عَلَیْکَ یا ثارَ اللهِ وابـنَ ثارِهِ والوِتـرَ المَوتـوُرَ
السَّلام عَلَیْکَ یا ثارَ اللهِ وابـنَ ثارِهِ والوِتـرَ المَوتـوُرَ
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
جز درد فراق حرمت هیچ غمی نیست
#یا_اباعبدالله ❣️
جز درد فراق #حرمت هیچ غمی نیست
این درد جگر سوز ترین داغ جهان است
#به_هوای_حرم_کرببلا_محتاجم
جز درد فراق #حرمت هیچ غمی نیست
#یا_اباعبدالله ❣️
جز درد فراق #حرمت هیچ غمی نیست
این درد جگر سوز ترین داغ جهان است
#به_هوای_حرم_کرببلا_محتاجم
بےشڪ حوالہ همہ امسال #ڪربلاسٺ مزدے ڪہ #آخر_رمضان مےدهد بہ ما
حالا ڪہ سفره، سفرهے عشق اسٺ پس خدا
هرچہ بخواهد این دلمان مےدهد بہ ما
بےشڪ حوالہ همہ امسال #ڪربلاسٺ
مزدے ڪہ #آخر_رمضان مےدهد بہ ما
#اللهم_الرزقنا_زیارة_الڪربلا
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
#سحر_بیست_و_ششم
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
#سحر_بیست_و_ششم
سحر بیست و ششم شد دل من بی تاب است
بهترین جاے جهـان مرقد ثارالله است
#یک_سحر_کرببلا_روزیتان
#صحن_زیبای_حسین_روزیتان
93روز تا محرم
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
93روز تا محرم
جاااان اباعبدالله
چه غم ازحساب و قبرم همه جا #حسین دارم..
همه ی هر آنچه خیر است با #حسین دارم..
نرود دمی ز یادم همه دم برای دردم..
نود و سه روز دیگر دَمِ #یاحسین دارم..
شهیدی از کرج که مزارش در شهر پاوه است...
فرازهایی از زندگینامه شهید:
شهیدی از کرج که مزارش در شهر پاوه است…
شهید علی رمضان پور در سال 1340 در جوادیه تهران دیده به جهان گشود، پنج ساله بود که خانواده از تهران به کرج نقل مکان کردند و در خیابان زرندی چهارصد دستگاه ساکن شدند.
علی دوران ابتدایی را در مدرسه فاتح (شهید مصطفی خمینی جهانشهر) گذراند و اول راهنمایی بود که خانواده اش به باغستان نقل مکان کردند و دوران راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ترقی در گوهردشت طی کرد.
علیرغم این که از هوش سرشاری برخوردار بود و در مدرسه شاگرد ممتازی بود ، اما به دلیل فقر مالی خانواده مجبور شد مدرسه را رها کند و برای کمک در امرار معاش خانواده در یک آهنگری مشغول به کار شد، بعد از سه سال شاگردی چون بازار کار آهنگری مناسب نبود ، علی به تهران رفت و نزد دایی اش در خیابان ترقی مشغول به کار پرس کاری شد و بعد از آن بود که علی برای درس خواهرش خیلی اهمیت قائل می شد و همیشه به پدر و مادرش سفارش می کرد که بگذارند خواهرش درسش را بخواند.
نزدیک بودن خانه به مسجد باعث شده بود که علی با مسجد ، قرآن و اهل بیت انس و الفت خاصی پیدا کند بخصوص جلساتی که در مسجد بود علی در آن جلسات به صورت فعال شرکت می کرد.
به نمازش خیلی اهمیت می داد، با قرآن مأنوس بود، به مادر و پدرش خیلی احترام می گذاشت و با ادب و مهربان بود.
یک سال از اشتغال او در پرس کاری می گذشت که جرقه های انقلاب شعله ور شد، خانواده علی از طریق دایی خبردار شدند که علی در راهپیمایی ها و درگیری ها شرکت می کند و آخر هفته ها که به خانه می آمد خانواده را از حضورش در راهپیمایی ها و در گیری ها با خبر می کرد.
بعد از انقلاب و در همان سال اول به عضویت سپاه در آمده است.
او بعد از گذراندن دوره آموزشی سپاه با وظیفه حفاظت از راه آهن تهران مشغول خدمت به انقلاب و نظام شد.
با شروع درگیری های کردستان به همراه دکتر چمران، عازم آن منطقه شد. و در درگیری های شدید کردستان و پاوه شرکت داشت تا اینکه سرانجام در تاریخ 26 مرداد 1358 به همراه تعدادی از پاسداران، به مجروح میشوند و به بیمارستان منتقل شده بودند ولی همان شب افراد مسلح دموکرات و کومله به بیمارستان حمله می کنند و پس از شهادت رساندن مجروحین، بدن آنها را قطعه قطعه می کنند.
نحوه شهادت 9 نفر از شهدا آنقدر هولناک بود که مسئولین سپاه با اجازه از دفتر امام(ره) تصمیم می گیرند که شهدا را در محل شهادتشان یعنی رو به روی بیمارستان پاوه دفن کنند که شهید علی رمضان پور هم جزء همین نه نفر بوده که پیکر مطهرش به دور از شهر کرج در همان شهر پاوه دفن می شود.
#هر_روز_مهمانی_خدا_با_یک_شهید
#شهید_علی_رمضان_پور
ﺑﮕﻮ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻓﺮﻭﺷﻢ ﻏﻤﺖ ﺑﻪ ﺷﺎﺩﯼِ ﻋﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﺷﺎﺩﯼِ ﺩﻭ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﻏﻢِ ﺗﻮ ﺧﺮﯾﺪﻡ
ﺑﮕﻮ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻓﺮﻭﺷﻢ ﻏﻤﺖ ﺑﻪ ﺷﺎﺩﯼِ ﻋﺎﻟﻢ
ﮐﻪ ﺷﺎﺩﯼِ ﺩﻭ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﻏﻢِ ﺗﻮ ﺧﺮﯾﺪﻡ
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
حسین جان ❤️ من اگر از تو دمی دم نزنم می میرم لحظه ای از تو اگر دل بکنم می میرم من به نان و نمک سفره ات عادت دارم نمک روضه نگیرد بدنم می میرم
حسین جان
من اگر از تو دمی دم نزنم می میرم
لحظه ای از تو اگر دل بکنم می میرم
من به نان و نمک سفره ات عادت دارم
نمک روضه نگیرد بدنم می میرم
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
هر که در خانه ی حیدر به کسی دل داده .. ما ولی ؛در صف عشاق امام حسنیم..
هر که در خانه ی حیدر به کسی دل داده ..
ما ولی ؛در صف عشاق امام حسنیم..
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
لباس دست دوز برای زینب
این لباس رو مادر همسرم برای زینب دوخته چطوره؟
علمی ضروری برای تبلیغ که در حوزه کمتر تولید می شود
علمی ضروری برای تبلیغ که در حوزه کمتر تولید می شود…
استاد پناهیان:
در حوزة علمیّه، دو نوع علم، به سهولت و وفور تولید میشود؛ یکی علم برای عمل است که همان احکام و فقه به معنای خاصّ آن است كه عمدة این بخش را تشکیل میدهد؛ و ديگري، علم برای علم، مانند فلسفه و کلام و دیگر شاخههای علوم و معارف است. مقام معظّم رهبری یکبار فرمودند که فلسفه باید در خدمت اعتقادات دینی مردم باشد؛ ولی میدانیم که بخشهایی از آن، اینگونه نیست و مسئولیّت بسیاری از تولیدات علمی در این زمینه، فقط صیانت از مرزهای علوم و معارف دینی است. عالمانی که چنین علومی را تولید میکنند، بیشتر نگاه به صیانت از دین در مقابل تهاجمات علمی دارند؛ نه نگاه به مصرفکنندگان معارف دینی!
نوع دیگری از علم كه در حوزه کمتر و یا اصلاً تولید نمیشود، علمی است که میخواهد بین علم و عمل مصرفکنندگانِ معارف دینی فاصلۀ موجود را پُر کند و در مخاطبان، ایجاد ایمان و انگیزه نمايد. اگر این علم تولید شد، ما تبلیغی عالمانه خواهیم داشت؛ يعني تبلیغی که بتواند ایمان مردم را تقویت کند. اين امر، نیاز به علمی دارد که آن علم، امروزه در حوزه تولید نمیشود. اینگونه نیست که هر کسي که عالِم به علوم رایج حوزوی شد، بتواند مخاطب دین را از معارف مورد نیاز او غنی سازد؛ مثلاً ممكن است فردي عالِم تاریخ باشد؛ ولی لزوماً این را تشخيص ندهد که کدام بخش از تاریخ را باید انتخابکرده و با چه ادبیّات و طی چه دوره های آموزشی به مخاطب بدهد تا دین مخاطب تقویت شود. ممكن است فردي، عالِم به احکام دینی باشد؛ ولی لزوماً شیوة انگیزهسازی برای عمل به این احکام را در حوزه نياموخته باشد. و همينطور، ممكن است شخصي، عالِم فلسفه و کلام باشد؛ ولی لزوماً روش تربيت اعتقادی را نداند؛ البتّه ممکن است افرادي کارهاي شخصی انجام دهند؛ ولي آيا اين نوع علوم، در خود حوزه توليد ميشود؟
سؤال اصلي اين است كه آيا غير از مبلّغ، کس ديگري دین را به مخاطب ميرساند و آیا براي او، فقط ذوقِ نفس کفایت میکند؟ یقیناً كفايت نميكند؛ مبلّغ باید با یک انسانشناسی قوی و با یک دینشناسی جامع و عمیق، در مقام تولید علم برای تبلیغ اقدامكند؛ در واقع، در مقام تولید علم، برای ایجاد ایمان و انگیزة رفتار دینی برآيد. او باید با یک جامعهشناسی دینی قوی، به تولید بستههای معرفتی اقدام نمايد که این بستهها، به اشكال گوناگون به دست مصرفکنندگان برسد.
اگر کسی علم آن دو بخش قبلی- علم براي علم و علم براي عمل- را تولیدکرد، مانند این است که فقط دارویی ساخته است؛ امّا این دارو را چه کسی باید تجویز کند؟ یقیناً کسی باید آن را تجویز کند که از یک مخاطبشناسی، انسانشناسی، جامعهشناسی و روانشناسی دینی قوی برخوردار باشد؛ از يك روانشناسی دینی قوی و یک دینشناسی عمیقي که برآمده از همین متون اصلی ماست؛ یعنی از عقل و نقل برآمده باشد. این، یکی از بزرگترین خلأهای حوزه است که باعث شده تأثیر حوزه در جامعه، در حدّ بسیار مطلوب و به اندازة نیاز ضروریِ امروز نرسد.
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
تبلیغ در نگاه مقام معظم رهبری
تبلیغ در نگاه مقام معظم رهبری
درس هم كه ميخوانيم، براى اين است كه بتوانيم پيام الهى را ابلاغ كنيم، برسانيم؛ حالا چه در زمينهى معارف دينى، چه در زمينهى احكام دينى،
چه در زمينهى اخلاق الهى. هيچ چيزى جاى اين را نميگيرد؛ منبر رفتن، با مردم حرف زدن. اين، از ساير شيوههاى تبليغ، از جهاتى كارسازتر است.
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
شیوه های تبلیغی پیامبر(ص) قسمت سوم
شیوه های تبلیغی پیامبر(ص) قسمت سوم
ویژگی های سلبی پیامبر(ص)
دوری از تکلف:
پیامبر(ص) در راه رساندن وحی الهی از هر گونه تکلفی به دوربود. همین امر باعث می شد تا فهم مطالب بر مردم آسان گشته، باآغوش باز پذیرای مسایل دین باشند، ایشان در این باره می فرمودند:
«نحن معاشر الانبیاء و الاولیاء براء من التکلف ». (30)
«ما گروه پیامبران از تکلف به دور هستیم ».
پرهیز از تعصبات قومی و فامیلی
یکی از ویژگی های پیامبر(ص) در تبلیغ دین، این بود که در قیدگرایش های خویشی و گروهی و قومی اسیر نگشت. همین آزادگی ازوابستگی ها باعث شد تا نبی اکرم(ص) بتواند حقیقت را آن طور که شایسته است به گوش مخاطبان برساند. (31)
پرهیز از شتابزدگی
از اصول مهمی که پیامبر(ص) در دوران بیست و سه ساله تبلیغش رعایت می فرمود، این بود که هرگز کاری را بدون طرح و ارزیابی دقیق انجام نمی داد. بلکه با دقت و ژرف اندیشی، موقعیت وامکانات را سنجیده آنگاه به آن کار اقدام می نمود. صلح حدیبیه یکی از این موارد بود که نتایج بسیار پرارزشی را به دنبال داشت.
عوامل بیرونی توفیق تبلیغی پیامبر(ص)
پیامبر(ص) با شناخت روحیات مخاطبین خود شیوه های گوناگونی برای تبلیغ داشت که آن را ارائه می داد. بعضی از این شیوه ها عبارتنداز:
حکمت
برخی افراد دارای روحیه ای منطقی هستند و مسایل را جز از راه برهان و استدلال و فکر نمی پذیرند اینان را نمی توان با انگیزش ویا مهار احساسات به راه آورد. پیامبر(ص) نیز چنین شیوه ای رادر بعضی موارد به کار می بست. قرآن نیز روش دعوت پیامبر(ص) رااین چنین معرفی می فرماید:
(هوالذی بعث فی الا میین رسولا منهم یتلوا علیهم ایاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین). (32)
موعظه
یکی از راه های دعوت و جلب قلوب، استفاده از موعظه است.
پیامبر(ص) برای جذب افرادی که دارای احساسات و عواطفی جوشان بودند و همچنین بیداری عمومی از موعظه بهره می بردند.
امیرالمؤمنین علی(ع) در تعریف موعظه می فرمایند:
«المواعظ صقال النفوس و جلاء القلوب ». (33)
«ثمره الوعظ الانتباه ». (34)
مواعظ پیامبر(ص) عمدتا در باره تقوا، زهد، دنیا، طول امل،هوای نفس، عبرت از گذشته، اهوال مرگ و قیامت و… بوده است.
تفاوت موعظه و حکمت
حکمت تعلیم و موعظه تذکار است. حکمت برای آگاهی و موعظه برای بیداری است. حکمت مبارزه با جهل و موعظه مبارزه با غفلت است.
سر و کار حکمت با عقل و فکر است و سر و کار موعظه با دل وعاطفه است. حکمت یاد می دهد و موعظه یادآوری می کند. حکمت برموجودی ذهن می افزاید و موعظه ذهن را برای بهره برداری ازموجودی خود آماده می کند، حکمت چراغ و موعظه باز کردن چشم است،حکمت برای اندیشیدن است و موعظه برای به خود آمدن.
حکمت زبان عقل است و موعظه پیام روح. (35)
استفاده از ابزار اقناعی در تبلیغ
سخت ترین مرحله در دوران تبلیغ پیامبر(ص) تغییر و تصرف درعقیده عرب ها و مشرکان بود. زیرا آنان افرادی غالبا متعصب وبعضا عنود بودند. امام صادق(ع) نیز با توجه به همین نکته می فرماید:
«ازاله الجبال اهون من ازاله القلب عن موضعه ». (36)
حرکت دادن کوه ها از برطرف کردن باورهای قلبی افراد آسان تراست. پیامبر(ص) برای کسب موفقیت در امر تبلیغ مواردی چند رارعایت می فرمود:
احترام به آزادی
از آن جا که نمی توان باور و عقیده را با زور و اکراه منتقل کرد، باید تبلیغ در جوی آرام و آزاد باشد و مخالف، فرصت اظهارعقیده را داشته باشد. پیامبر(ص) نیز این نکته را رعایت می فرمود. قرآن هم در این باره می فرماید:
(لست علیهم بمصیطر). (37)
(لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی). (38)
احترام به شخصیت
پیامبر(ص) حتی اگر ناچار به مجادله بود اما همیشه از مشاجره وکوچک شمردن مخاطب احتراز می فرمود. هرگز در اولین برخورد باورافراد را تمسخر نمی کرد. امیرمومنان(ع) نیز می فرماید:
«الافراط فی الملامه یشب میزان اللجاج ». (39)
افراط و زیاده روی در سرزنش موجب شعله ور شدن آتش عناد می شود.
قرآن کریم نیز در باره این نکته روانی و اخلاقی می فرماید:
(و قل لهم فی انفسهم قولا بلیغا). (40)
بعضی از تفاسیر آیه را این گونه معنا می کنند: (41)
«در خلوت و تنهایی با آنان گفتاری رسا و مؤثر بگو».
تفاهم و تکیه بر مشترکات
پیامبر(ص) در سراسر دوران تبلیغ خویش بحث را از جایی که موردپذیرش طرف مقابل بود آغاز می کرد. این شیوه سازنده به ویژه درمواجه با اهل کتاب به کار گرفته می شد.
بهره گیری از خطابه
یکی از ابزاری که پیامبر(ص) در تبلیغ معارف دینی و بیداری مردم از آن بهره برداری می کرد، خطابه است.
شهید بزرگوار آیه الله مطهری(ره) در باره خطابه و موعظه چنین گفته اند:
«سر و کار خطابه نیز با احساسات است اما خطابه برای تهییج وبی تاب کردن احساسات است و موعظه برای رام کردن و تحت سلطه درآوردن.
خطابه آن جا به کار می آید که احساسات خمود و راکد است و موعظه آن جا ضرورت پیدا می کند که شهوات و احساسات خودسرانه عمل می کند، خطابه احساسات غیرت و حمیت و سلحشوری و عصبیت و شرافت و کرامت و خدمت را به جوش می آورد و پشت سر خود جنبش و حرکت ایجاد می کند. اما موعظه جوشش ها و هیجان های بی جا را خاموش می کند. خطابه زمام کار را از دست حساب گری های عقل خارج می کند وبه دست توفان احساسات می سپرد. اما موعظه توفان ها را فرومی نشاند و زمینه را برای حساب گری و دوراندیشی فراهم می کند.
خطابه به بیرون می کشد و موعظه به درون می برد…». (42)
روش ها و وسایل تبلیغی
هم چنان که اشاره شد، پیامبر(ص) همواره با عنایت به توانایی وظرفیت افراد و گام به گام معارف را ابلاغ می فرمود و خود اولین عامل به این معارف بود. ایشان برای استقرار و رسوخ معارف درجان پیروان، تعالیم خود را بارها تکرار می فرمود.
حضرت بیانی فصیح و بلیغ داشتند و معارف دینی را «ابلاغ مبین »می کرد و با پرهیز از پرگویی کلام، نیازهای مخاطب را در نظرمی گرفت و در هر موقعیت و فرصت مناسبی، مطالبی را که همواره تازه و جذاب بود، بیان می فرمودند. داستان های واقعی قرآن که علاوه بر جذابیت، فوق العاده درس آموز و عبرت برانگیز است، نیزیکی از وسایل تبلیغی بود که معارف را غیر مستقیم به مخاطب می رساند.
پیامبر(ص) به عنوان بزرگ مبلغ اسلام، همواره ارتباط فردی خودرا با مخاطبین حفظ می فرمود و در کنار آن به ارتباط جمعی که دربرپایی شعایر دینی از قبیل نماز جمعه و جماعت و مراسم حج و…
نمود می یافت، اهتمام فراوان می داد.
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام