بچه مشقاتو بنویس
وقتی حرص میخورم سردرد شدید میگیرم.دخترم کلاس اول است و هرهفته قرار است معلمشان دو نشانه به آنها یاد بدهد. واقعا صبر ایوب میخواهد کنار بچهی هفتهسالهات بنشینی و با حوصله تمرینهایش را چک کنی.
الان که این متن را مینویسم سرم دارد سوت میکشد و باید به فکر شام و خانهداری و کشیدن نقشه ی ایران برای دخترم باشم که قرار است فردا نشانهی “ای” را یاد بگیرند.
وقتی کنار دخترم مینشینم و حرص میخورم یاد مادرم میفتم. 😅 یادم است یکبار کفگیر دم دستش بود و وقتی من نمیتوانستم درستوحسابی مشقهایم را بنویسم مادرم با کفگیر از خجالتم در میآمد.🤣 اما حالا همه چیز عوض شده است و باید انقدر با صبر، آرامش، شعر و قصه با بچهها مدارا کنیم که آدم دلش میخواهد دفتر مشق را صدتکه بکند 😂
خانم معلم میگوید روحیهی بچهها مثل برگ گل نازک است و باید با مهربانی با آنها تمرین کنیم. 😅
باید سری بعدی به خانم معلم بگویم که انقدر حرصِ بروز ندادهی توی گلو خشک شده دارم که اگر صبحها هم هدبند سبز را به پیشانیام نچسبانم توفیری برایم ندارد و باز از کلهی صبح تا بوق سگ سر درد مرا ول نمیکند 😅