آخ جون مدرسه تعطیله
#به_قلم_خودم
زمانی که بچه مدرسهای بودم، هروقت آسمان شروع به باریدن برف میکرد، به خدا التماس میکردم که ای خدا فردا مدرسه تعطیل بشه بریم بیرون برف بازی و سرسره بازی😅 صبح که از خواب بیدار میشدم اول از پنجره بیرون را چک میکردم و بعدش تلویزیون را روشن میکردم و زیرنویس شبکه خبر را میخواندم. اگر تعطیل بود که با خوشحالی زیر پتو میچپیدم و اگر باز بود که با کلی غرغر راهی مدرسه میشدم.😂
حالا دیشب آخر وقت شاد را چک کردم، به خاطر آلودگی هوا مدارس تعطیل بود. دیگه بعد از 26سال سن فکرش را نمیکردم انقدر از تعطیلی مدرسه خوش حال شوم 😂 انقدر خوشحال شدم که به شوهرم گفتم دیدی دعای صبحم برآورده شد🤣 اخه صبح همان روز انقدر خسته بودم، توانایی نداشتم بلندشوم صبحانه درست کنم، از رختخواب دل بکنم و آن
هِد سفت را به پیشانیام بچسبانم و حواسم باشد سینوزیتم عود نکند. دستدر دست دخترک با او به مدرسه بروم. حالا امروز که تعطیل بود فکر نکنید پتو را بغل کردم و راحت خوابیدم.هرگز😄 ساعت کوک کردم تا همسر به موقع به حوزه رود، بچهها طبق عادت ساعت 7 پاشدند و الان که این متن را تایپ میکنم در حال شنیدن شعر کارتون شبکه پویا ” اتوبوس خوب ما سامی کوچچچچک” هستم. 😂 همان بهتر که دعا نکنم تعطیل شود. قدیم ما تا میفهمدیم تعطیل شدیم انقدر ذوق میکردیم که از خوشحالی خوابمان نمیبرد🤣
یادش بخیر. دوران شیرینی بود. اما آن موقع قدرش را نمیدانستیم. همه چیز را زمانی درک میکنیم که آن را از دست دادهایم.