آ با کلاه یا بدون کلاه؟
10 مهر 1401
سلام صبح روز یکشنبه بخیر✋️ امروز معلم دخترک جلسه گذاشته بود تو مدرسه. یه سر رفتیم و حرفاشو زد و تمام. معلم خوبیه. تاکید داشت بچهها مسئولیتپذیر تر بشن. خداروشکر زینب تو اون ۱سال قشنگ فهمید مسئولیت چیه.. خلاصه معلم حرف زد. مدیر حرف زد و التماس دعا داشت🤣… بیشتر »
4 نظر
من دیگه مدرسه نمیرم
06 مهر 1401
باید اعتراف کنمکه مسئولیتم از قبل بیشتر شده. زینب رو صبح میبرم مدرسه و برمیگردم و ساعت ۱۲ دوباره میرم دنبالش. از همهی اینا سخت تر ساعت ۷بیدار شدنه. از بی خوابی سردرد میگیرم و خلاصه که مامان بودن اسون نیس. 😁 وقتی خودم مدرسه میرفتم اولین کسی بودم که از… بیشتر »
جشن شکوفهها
31 شهریور 1401
یادمه وقتی پشت کانتر یا زمانی که پشت سیستمم بودم و داشتم فیش میزدم دختربچههایی رو که لباس مدرسه داشتند میدیدم یه بغضی بیخ گلوم مینشست که زیر ماسک قطعا چند قطرهای اشک مهمونم میشد. حسرت تمام وجودم رو پر میکرد. امروز ساعت ۷ونیم با سروصدای بچهها از… بیشتر »
۱۵ شهریور
15 شهریور 1401
سلام جالبه.. ۱۵ شهریور… سال گذشته حس خاصی داشتم نسبت به این شب… شب سختی رو گذروندم… خیلی سخت… یهویی همه چی زیر و رو شد… بدون چیزی می خواستم از نو شروع کنم… اما حالا دوباره همه اون چیزایی رو که داشتم دارم و از قبل… بیشتر »