روزمرگی
01 بهمن 1401
به گوشهی مبل تکیه داده و پاهایش را توی شکمش جمع کرده است. دستانش را جلوی دهان گرفته و مدام چیزی را زیرلب تکرار میکند. بیتفاوت به حدقهی چشمانش که داشت از استرس بیرون میپرید، نانخردههای توی سفرهی را جمع کردم و به آشپزخانه برگشتم. سفره را توی کشو… بیشتر »
نظر دهید »
روزمرگی
01 بهمن 1401
به گوشهی مبل تکیه داده و پاهایش را توی شکمش جمع کرده است. دستانش را جلوی دهان گرفته و مدام چیزی را زیرلب تکرار میکند. بیتفاوت به حدقهی چشمانش که داشت از استرس بیرون میپرید، نانخردههای توی سفرهی را جمع کردم و به آشپزخانه برگشتم. سفره را توی… بیشتر »
ما باختیم اما بد نباختیم
09 آذر 1401
ذرهای از باخت تیم ایران ناراحت نشدم. قرار شده بود چه بردیم و چه باختیم برای بچهها شیرینی بخرم. سرتان را بالا بگرید که برندهی بازی ما ایرانیهای وطن دوست هستیم. در این مدت از سمت دشمنان ایران انتقادهای شدید وحرفهای نامتعارف شنیدیم. بازیکنان… بیشتر »