نیمه شعبان های قدیم
31 فروردین 1398
نیمه شعبان های قدیم را خیلی دوست داشتم، پدرم ماشین را بنزین می زد و بعد از نماز صبح راهی قم و جمکران می شدیم. آن روزها دختر بچه بودم و 8 سال داشتم و چادری نبودم، اما وقتی که قرار بود به زیارت برویم ذوق می کردم و چادر گل گلی ام را توی کیف مادرم می… بیشتر »
نظر دهید »
زائری از دور می گوید سلام
30 فروردین 1398
با غمی که در چشم هایم لبریزه نرم افزار های گوشی ام را بالا و پایین می کنم و وارد قسمت خرید بلیط می شوم. مقصد را مشهد انتخاب می کنم و تاریخش را چند روز قبل تولدم تیک می زنم. به همسرم می گویم: بریم مشهد؟؟ دل که دوری و نزدیکی سرش نمیشود بگیرد گرفته است و… بیشتر »
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
19 فروردین 1398
…ارباب مهربونم تولدت مبارک ساده میگم، اما بدون از عمق وجود دوستدارم، تنها کسی که همیشه هوامو داشتی، تنها بودم دستمو گرفتی، غمگین بودم آرومم کردی… دوست دارم.. بیشتر »