شیوه های تبلیغی پیامبر(ص) قسمت سوم
شیوه های تبلیغی پیامبر(ص) قسمت سوم
ویژگی های سلبی پیامبر(ص)
دوری از تکلف:
پیامبر(ص) در راه رساندن وحی الهی از هر گونه تکلفی به دوربود. همین امر باعث می شد تا فهم مطالب بر مردم آسان گشته، باآغوش باز پذیرای مسایل دین باشند، ایشان در این باره می فرمودند:
«نحن معاشر الانبیاء و الاولیاء براء من التکلف ». (30)
«ما گروه پیامبران از تکلف به دور هستیم ».
پرهیز از تعصبات قومی و فامیلی
یکی از ویژگی های پیامبر(ص) در تبلیغ دین، این بود که در قیدگرایش های خویشی و گروهی و قومی اسیر نگشت. همین آزادگی ازوابستگی ها باعث شد تا نبی اکرم(ص) بتواند حقیقت را آن طور که شایسته است به گوش مخاطبان برساند. (31)
پرهیز از شتابزدگی
از اصول مهمی که پیامبر(ص) در دوران بیست و سه ساله تبلیغش رعایت می فرمود، این بود که هرگز کاری را بدون طرح و ارزیابی دقیق انجام نمی داد. بلکه با دقت و ژرف اندیشی، موقعیت وامکانات را سنجیده آنگاه به آن کار اقدام می نمود. صلح حدیبیه یکی از این موارد بود که نتایج بسیار پرارزشی را به دنبال داشت.
عوامل بیرونی توفیق تبلیغی پیامبر(ص)
پیامبر(ص) با شناخت روحیات مخاطبین خود شیوه های گوناگونی برای تبلیغ داشت که آن را ارائه می داد. بعضی از این شیوه ها عبارتنداز:
حکمت
برخی افراد دارای روحیه ای منطقی هستند و مسایل را جز از راه برهان و استدلال و فکر نمی پذیرند اینان را نمی توان با انگیزش ویا مهار احساسات به راه آورد. پیامبر(ص) نیز چنین شیوه ای رادر بعضی موارد به کار می بست. قرآن نیز روش دعوت پیامبر(ص) رااین چنین معرفی می فرماید:
(هوالذی بعث فی الا میین رسولا منهم یتلوا علیهم ایاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین). (32)
موعظه
یکی از راه های دعوت و جلب قلوب، استفاده از موعظه است.
پیامبر(ص) برای جذب افرادی که دارای احساسات و عواطفی جوشان بودند و همچنین بیداری عمومی از موعظه بهره می بردند.
امیرالمؤمنین علی(ع) در تعریف موعظه می فرمایند:
«المواعظ صقال النفوس و جلاء القلوب ». (33)
«ثمره الوعظ الانتباه ». (34)
مواعظ پیامبر(ص) عمدتا در باره تقوا، زهد، دنیا، طول امل،هوای نفس، عبرت از گذشته، اهوال مرگ و قیامت و… بوده است.
تفاوت موعظه و حکمت
حکمت تعلیم و موعظه تذکار است. حکمت برای آگاهی و موعظه برای بیداری است. حکمت مبارزه با جهل و موعظه مبارزه با غفلت است.
سر و کار حکمت با عقل و فکر است و سر و کار موعظه با دل وعاطفه است. حکمت یاد می دهد و موعظه یادآوری می کند. حکمت برموجودی ذهن می افزاید و موعظه ذهن را برای بهره برداری ازموجودی خود آماده می کند، حکمت چراغ و موعظه باز کردن چشم است،حکمت برای اندیشیدن است و موعظه برای به خود آمدن.
حکمت زبان عقل است و موعظه پیام روح. (35)
استفاده از ابزار اقناعی در تبلیغ
سخت ترین مرحله در دوران تبلیغ پیامبر(ص) تغییر و تصرف درعقیده عرب ها و مشرکان بود. زیرا آنان افرادی غالبا متعصب وبعضا عنود بودند. امام صادق(ع) نیز با توجه به همین نکته می فرماید:
«ازاله الجبال اهون من ازاله القلب عن موضعه ». (36)
حرکت دادن کوه ها از برطرف کردن باورهای قلبی افراد آسان تراست. پیامبر(ص) برای کسب موفقیت در امر تبلیغ مواردی چند رارعایت می فرمود:
احترام به آزادی
از آن جا که نمی توان باور و عقیده را با زور و اکراه منتقل کرد، باید تبلیغ در جوی آرام و آزاد باشد و مخالف، فرصت اظهارعقیده را داشته باشد. پیامبر(ص) نیز این نکته را رعایت می فرمود. قرآن هم در این باره می فرماید:
(لست علیهم بمصیطر). (37)
(لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی). (38)
احترام به شخصیت
پیامبر(ص) حتی اگر ناچار به مجادله بود اما همیشه از مشاجره وکوچک شمردن مخاطب احتراز می فرمود. هرگز در اولین برخورد باورافراد را تمسخر نمی کرد. امیرمومنان(ع) نیز می فرماید:
«الافراط فی الملامه یشب میزان اللجاج ». (39)
افراط و زیاده روی در سرزنش موجب شعله ور شدن آتش عناد می شود.
قرآن کریم نیز در باره این نکته روانی و اخلاقی می فرماید:
(و قل لهم فی انفسهم قولا بلیغا). (40)
بعضی از تفاسیر آیه را این گونه معنا می کنند: (41)
«در خلوت و تنهایی با آنان گفتاری رسا و مؤثر بگو».
تفاهم و تکیه بر مشترکات
پیامبر(ص) در سراسر دوران تبلیغ خویش بحث را از جایی که موردپذیرش طرف مقابل بود آغاز می کرد. این شیوه سازنده به ویژه درمواجه با اهل کتاب به کار گرفته می شد.
بهره گیری از خطابه
یکی از ابزاری که پیامبر(ص) در تبلیغ معارف دینی و بیداری مردم از آن بهره برداری می کرد، خطابه است.
شهید بزرگوار آیه الله مطهری(ره) در باره خطابه و موعظه چنین گفته اند:
«سر و کار خطابه نیز با احساسات است اما خطابه برای تهییج وبی تاب کردن احساسات است و موعظه برای رام کردن و تحت سلطه درآوردن.
خطابه آن جا به کار می آید که احساسات خمود و راکد است و موعظه آن جا ضرورت پیدا می کند که شهوات و احساسات خودسرانه عمل می کند، خطابه احساسات غیرت و حمیت و سلحشوری و عصبیت و شرافت و کرامت و خدمت را به جوش می آورد و پشت سر خود جنبش و حرکت ایجاد می کند. اما موعظه جوشش ها و هیجان های بی جا را خاموش می کند. خطابه زمام کار را از دست حساب گری های عقل خارج می کند وبه دست توفان احساسات می سپرد. اما موعظه توفان ها را فرومی نشاند و زمینه را برای حساب گری و دوراندیشی فراهم می کند.
خطابه به بیرون می کشد و موعظه به درون می برد…». (42)
روش ها و وسایل تبلیغی
هم چنان که اشاره شد، پیامبر(ص) همواره با عنایت به توانایی وظرفیت افراد و گام به گام معارف را ابلاغ می فرمود و خود اولین عامل به این معارف بود. ایشان برای استقرار و رسوخ معارف درجان پیروان، تعالیم خود را بارها تکرار می فرمود.
حضرت بیانی فصیح و بلیغ داشتند و معارف دینی را «ابلاغ مبین »می کرد و با پرهیز از پرگویی کلام، نیازهای مخاطب را در نظرمی گرفت و در هر موقعیت و فرصت مناسبی، مطالبی را که همواره تازه و جذاب بود، بیان می فرمودند. داستان های واقعی قرآن که علاوه بر جذابیت، فوق العاده درس آموز و عبرت برانگیز است، نیزیکی از وسایل تبلیغی بود که معارف را غیر مستقیم به مخاطب می رساند.
پیامبر(ص) به عنوان بزرگ مبلغ اسلام، همواره ارتباط فردی خودرا با مخاطبین حفظ می فرمود و در کنار آن به ارتباط جمعی که دربرپایی شعایر دینی از قبیل نماز جمعه و جماعت و مراسم حج و…
نمود می یافت، اهتمام فراوان می داد.
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام