به قلم خودم عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
بسم رب الحسین .
سلام . امروز 5 فروردین 1396
بالاخره عید دیدنی هامون تمام شد و الان نشستیم خونه تا مهمون هامون تشریف بیارن خونه ما :-)
دیروز از ساعد 5 تا 12 شب 3 خونه عید دیدنی رفتیم البته فامیل های جناب همسر بودن :-) اول خونه مادربزرگ همسرم رفتیم تا بقیه فامیل هم جمع بشن و دسته جمعی به عید دیدنی بریم .
ساعت 8شد دایی و خاله همسرم و مادرشوهرم و خواهر شوهرم هم اومدن حدودا 10 نفرشدیم و راه افتادیم به سمت خونه فامیل برای عید دینی :-)
کلا دیروز روزخوبی بود و خوش گذشت اخه نهار هم پدر و برادرم و پدرشوهرم نهار خونه ما مهمون بودن و دور هم بودیم .
کرج دیروز برف میومد و هوا سرد بود جالبه که تو زمستون اینجا گرم تر از بهارش بود :-)
موقع برگشت از مهمونی اخر که منزل پسرخاله همسرم بود ، دختر دایی همسرم که 6 سالشه رو کرد به همه بازبون بچه گانش گفت زمستون انقدر سرد نبود که الان انقدر سرده :-) واقعا چه جمله با مزه ای گفتا
در نهایت سرد باشه یا گرم باشه یا بارون بیاد یا برف بیاد یا تگرگ از اسمون بباره ما صله رحم رو به جا میاریم :-)
خدایا شکرت به خاطر این همه نعمت های زیادی که به ما عطا کردی.
به قلم خودم