تا خدا هست و خدایی میکند مجتبی مشکلگشایی میکند
02 مهر 1401
روز پرکاری رو داشتیم. از صبح خستگی تو جونم مونده. الانم که چند ساعت همسر کمر درد شدید گرفته و تا الان داشتم ازشون مراقب می کردم. علی انقدر خسته بود ساعت ۸ رو مبل ولو شد و خوابش برد. فردا احتمالا باز کله صبح بیدار بشه و همه رو زابه راه کنه. شب شهادت… بیشتر »
نظر دهید »
کریم اما غریب
02 مهر 1401
میخواهم اینبار برای شما بنویسم.قشنگ است که کلمات کنار نام مبارک شما مزین میشود. فکر میکنم تا بهحال انقدر جدی برایتان قلم نزدم. حیف؛ چه نالایق و بی برکت بوده دستانم که نتوانستم برایتان بنویسم. آقاجان نمیدانم این ارتباط از کجا شروع شد، اما میدانم… بیشتر »