آموزش تایپ ده انگشتی pdf
امام باقر(ع)؛ بنیانگذار انقلاب فرهنگی در جهان اسلام
به مناسبت ولادت حضرت باقرالعلوم(ع)؛
امام باقر(ع)؛ بنیانگذار انقلاب فرهنگی در جهان اسلام
پس از شهادت سیدالشهدا(ع) به تدریج بستری فراهم شد تا امام باقر(ع) و امام صادق(ع) انقلاب عظیمی در حوزه اندیشه جهان اسلام راه بیاندازند و زمینه تاسیس جغرافیای جدیدی را برای شیعه فراهم آورند.
به گزارش فرهنگ نیوز، امام محمد باقر(ع) پنجمین امام شیعیان، فرزند علی بن الحسین امام سجاد (ع) و فاطمه دختر امام حسن مجتبی (ع) در اوّل رجب یا سوّم صفر سال ۵۷ هجری در مدینه به دنیا آمد. ابن شهرآشوب می نویسد که حضرت باقر(ع) اول کسی بود که آمیخته از نژاد امام حسن و امام حسین(ع) محسوب می شد چون مادرش ام عبد الله دختر امام حسن(ع) بود که راست گوترین و نیکوترین زنان به شمار می رفت.
در زمان امام محمد باقر (ع) که مصادف با حکومت مروانیان بود، کشور اسلام بسیار وسیع و پهناور شد، اقوام و ملل گوناگونی به اسلام گرویده بودند، در این هنگام مسائل جدیدی در حوزه های دینی مسلمانان مطرح بود
در زمان امام محمد باقر (ع) که مصادف با حکومت مروانیان بود، کشور اسلام بسیار وسیع و پهناور شد، اقوام و ملل گوناگونی به اسلام گرویده بودند، در این هنگام مسائل جدیدی در حوزه های دینی مسلمانان مطرح بود، تعدادی کتاب از زبان های مختلف ترجمه شده و مطالب جدیدی در میان مردم پخش می شد و ایجاد شبهه می کرد. در این هنگام حکومت مروانیان در اثر فساد از درون خراب و ضعیف و ناتوان شده بود، امام باقر (ع) از اوضاع و احوال استفاده کرد و حوزه بزرگی در مدینه تشکیل داد و شاگردان زیادی تربیت نمود، حکومت وقت هم چندان نیرومند نبود که جلوی مردم را بگیرد و امام (ع) را از تدریس و نشر احکام باز دارد. در حوزه درس امام باقر (ع) تعداد زیادی عالم و محدث از سراسر کشور پهناور اسلامی شرکت میکردند، در وقت حج و عمره بر تعداد آنها افزوده میگردید.
انحطاط امت اسلام در زمان امام باقر(ع)
انسان با ورقزدنِ کتاب توحید صدوق(ره) و مرور سؤالهایی که به امام باقر(ع) و امام صادق(ع) ارجاع داده میشد، میتواند متوجه شود که کار مسلمانها به جایی رسیده بود که درباره توحید و معرفت خداوند متعال، حرفهایی بدتر از یهود میزدند!
آیت الله میرباقری در این باره می گوید: «انسان با ورقزدنِ کتاب توحید صدوق(ره) و مرور سؤالهایی که به امام باقر(ع) و امام صادق(ع) ارجاع داده میشد، میتواند متوجه شود که کار مسلمانها به جایی رسیده بود که درباره توحید و معرفت خداوند متعال، حرفهایی بدتر از یهود میزدند!
این انحطاط، تصادفی نیست! فرقهسازی، ایجاد بدعت، راهاندازی نهضت ترجمه و پدیدآوردن جریانهای انحرافی، همه و همه، کارهای مدیریتشده و توام با برنامهریزیای بوده است که دستگاه نفاق، با دوراندیشی و نگاه تاریخی، آن را راه انداخت؛ تا اسلام و معنویت حاصل از آن را سرنگون کند.
… در چنین شرایطی بود که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) با ایجاد پایگاه مرجعیت علمی در جهان اسلام، نه تنها شیعیان [را ارتقا فکری دادند] که حتی اهل سنت را از افتادن در ورطه انحطاط فکری نجات دادند و چارچوبهای مقننی را بنا گذاشتند. ایشان ضمن اتخاذ تدابیر بلند، با تربیت شاگردان فقهی در بدنه اهل سنت، در برابر پدید آمدن انحرافهای خطرناکتر که می توانست به فروپاشی جامعه اسلامی منتهی شود و نام اسلام و مسلمانی را یک سره در تاریخ به فراموشی بسپارد، ایستادند…».
تاسیس جغرافیای جدید شیعه
لذا پس از شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) به تدریج رجعتی به سمت شیعه پدید آمد و بستری فراهم شد تا امام باقر(ع) و امام صادق(ع) انقلاب عظیمی در حوزه اندیشه جهان اسلام راه بیاندازند و زمینه تاسیس جغرافیای جدیدی را برای شیعه فراهم آورند.
آیت الله میرباقری این انقلاب فکری را در نتیجه مشی امام سجاد(ع) می داند که مردم این امکان را پیدا کردند که معنویت و قداست امام معصوم (ع) را ببینند و سرچشمه توحید و بندگی را پیدا کنند.
وی می گوید: «این طور نیست که حضرت سجاد(ع) با دعا، به جنگ با بنی امیه رفته باشند؛ بلکه، دعا، یکی از شئون امامت ایشان بوده، که احیاء معنویت در آن منعکس گردیده است. به بیان دیگر، صحیفه، تجلی احیاء توحید در جامعه زمان امام سجاد(ع) است؛ نه ابزار مبارزه حضرت.
امام باقر و امام صادق(ع) جایگاه مرجعیت علمی امام معصوم را نیز در جامعه اسلامی احیاء نمودند؛ و معادله مراجعه مردم برای حل و فصل مسائل فقهی را عوض کردند
در پی ارجاع مردم به خانه اهل بیت (ع) که نتیجه تلاش های امام سجاد(ع) بود، امام باقر و امام صادق(ع) جایگاه مرجعیت علمی امام معصوم را نیز در جامعه اسلامی احیاء نمودند؛ و معادله مراجعه مردم برای حل و فصل مسائل فقهی را عوض کردند. پیش تر، جامعه شیعه مسائل فقهی اش را از اهل سنت اخذ می کرد؛ اما در این دوره با احیاء مرجعیت علمی امام معصوم، کار به جایی رسید که بزرگان هر چهار مذهب اهل سنت، در مکتب تدریس امام صادق(ع) حضور پیدا می کردند و از شاگردان آن حضرت به شمار می آمدند.»
سختی های ارتباط امام با شیعیان
لذا بهترین زمانهایی که مردم از ائمه استفاده کردند زمان امام باقر و امام صادق(ع) بوده است. البته این امر با سختی هایی نیز همراه بوده است. مثلا بسیاری از اوقات شیعهها وقتی میخواستند سوالی از امام بپرسند باید به عنوان یک دست فروش بروند در کوچه داد بزنند.
آیت الله مصباح یزدی با بیان این موضوع می گوید: به بهانه؛ تخممرغ فروختن، سبزی فروختن، خیار فروختن بروند در خانه امام صادق (ع) و از ایشان مسأله بپرسند. تازه عصر این دو امام بهترین زمانها بود. حتی در چنین زمانی که؛ امام زنده است، ظاهرا زندان هم نیست، کرسی درس هم دارد و هزاران نفر از شهرهای اطراف میآیند از محضرش استفاده میکنند.
آن کسی که در شهرهای دور زندگی میکند، فرض کنید در خراسان آن روز، فاصله را نسبت به مدینه حساب کنید که باید با شتر این مسافت را طی کنند شاید یک سال طول میکشید که از خراسان به مدینه بروند. برای این فرد اگر مشکلی پیش میآمد باید چه کار کند؟»
لذا آیت الله مصباح یزدی از این موضوع نتیجه می گیرد: «مسائل اجتماعی، سیاسی را که ایجاب میکرد به حکومت مراجعه کند نزد چه کسی برود؟ در میان مردم اگر اختلافی پیدا شد چه کنند؟ اینجا فرمودند ولایت فقیه معتبر است؛ یعنی کسی که جای امام باشد به عنوان یک بدل اضطراری.
و کسی که او را رد کند مثل آنست که مارا رد کرده است ؛ چرا که امام صادق می فرماید: «والرد علیه کالرد علینا»؛ بعد از آن هم یک جملهای دارد که خیلی تکاندهنده است: «وهو علی حد الشرک بالله»؛
ببین چهقدر برای امام معصوم مسألة وجود حکومت اهمیت دارد که این قدر پایة ولایت فقیه را محکم میکند و نمیگوید انکارش، (در حد شرک به خداست بلکه) میگوید ردش، که ظاهرا رد عملی منظور است؛ ولایتفقیه یعنی این.»
نظر علمای اهل سنت در مورد امام باقر(ع)
ابن حجر عسقلانی در کتاب تقریب التهذیب، در معرفی امام باقر(ع) مینویسد: محمد باقر(ع) به اندازه ای رموز و اسرار علوم و دانشها را آشکار ساخت و حقایق احکام، حکمتها و لطایف دانشها را بیان نموده که جز کوردلان و تاریک باطنان، کسی نمیتواند آنها را انکار کند و از این رو شکافنده مشکلات علم و برافرازنده دانش لقب یافته است
نمونه های فراوانی در مورد اظهار نظرهای علمای اهل سنت در مورد امام باقر(ع) وجود دارد که همه به فضل و دانش و برتری آن امام همام اقرار داشته اند. مثلا ابن حجر عسقلانی در کتاب تقریب التهذیب، در معرفی امام باقر(ع) مینویسد: «محمد باقر(ع) به اندازه ای رموز و اسرار علوم و دانشها را آشکار ساخت و حقایق احکام، حکمتها و لطایف دانشها را بیان نموده که جز کوردلان و تاریک باطنان، کسی نمیتواند آنها را انکار کند و از این رو شکافنده مشکلات علم و برافرازنده دانش لقب یافته است.»
همین طور محمد بن سعد زهری درباره پیشوای پنجم شیعیان گفته است «محمد من الطبقه الثالثه من التابعین من المدینه، کان عابدا عالما ثقه؛ محمد از طبقه سوم از تابعین مدینه است. او مردی عابد، عالم و ثقه بود.» همچنین در جای دیگر میگوید «کان ثقه کثیر الحدیث؛ او ثقه و کثیر الحدیث بود.»
در مورد مقام علمی و سیاسی امام باقر(ع) در نزد علمای اهل سنت می توان به نمونه های دیگری اشاره کرد که برخی از علمای اهل سنت به امامت آن حضرت در علم و سیاست تصریح نموده اند که ما تعدادی را متذکر می شویم.
شمس الدین محمّد بن احمد بن عثمان الذهبی می گوید: «ابوجعفر الباقر سیّد امام فقیه، یصلح للخلافة؛ ابوجعفر باقر،سیّد، امام، فقیه و کسی است که برای خلافت صلاحیت دارد.»
وی در جایی دیگر می گوید: «و کان احد من جمع بین العلم و العمل و السؤدد و الشرف و الثقة و الرزانة و کان اهلا للخلافة»؛ «او یکی از کسانی بود که بین علم وعمل و بزرگواری و شرف و وثاقت، جمع نموده بود. او اهلیت بر خلافت را داشت.»
صلاح الدین خلیل بن ابیک صفدی می گوید: «… و کان احد من جمع العلم و الفقه و الدیانة و الثقة و السؤدد و کان یصلح للخلافة و هو أحد الأئمة الاثنی عشر الذین یعتقد الرافضة عصمتهم…»؛ «…او یکی از کسانی بود که علم و فقه و دیانت و وثاقت و بزرگواری را جمع نموده و برای خلافت صالح بود و او یکی از ائمه دوازده گانه است که شیعه قائل به عصمت آنها است.»
ابن صبّاغ مالکی می گوید: «وکان محمّد بن علیّ بن الحسین(ع) مع ما هو علیه من العلم و الفضل و السؤدد و الرئاسة و الامامة، ظاهر الجود فی الخاصة و العامة، مشهورالکرم فی الکافة، معروفا بالفضل و الاحسان مع کثرة عیاله و توسط حاله»؛ «محمد بن علی بن الحسین(ع)، با وجود علم و فضل و بزرگواری و ریاست و امامت، اهل جود به خاص و عام بود. او مشهور به کرم بر همه بود و با کثرت عیال و متوسط الحال بودن در مال، معروف به فضل و احسان بود.»
احمد بن یوسف قرمانی می گوید: «وکان خلیفة ابیه من بین اخوته و وصیّه و القائم بالامامة من بعده، و لم یظهر عن احد من اولاد الحسن و الحسین من علم الدین و السنن و علم القرآن و السیر و فنون الآداب ما ظهر عن ابی جعفر»؛ «…او از بین برادرانش جانشین پدرش و قائم مقام امامت بعد از او بود. و از هیچ یک از اولاد حسن و حسین در علم دین و سنن و علم قرآن و تاریخ و فنون و آداب، به مقدار آنچه از ابی جعفر رسیده، ظاهر نشده است.»
محمد ابو زهره از بزرگان علمای مصر می گوید: «وکان محمّد ابنه وریثه فی الامامة العلم و نیل الهدایة، و لذا کان مقصد العلماء من کل البلاد الاسلامیة، و ما زار احد المدینة الّاعرج علی بیت محمّد الباقر یاخذ عنه»؛ «محمد فرزند زین العابدین وارث او در امامت علم و نیل به هدایت بود. و لذا مقصد علمای همه سرزمین های اسلامی بود. هیچ کس به زیارت مدینه نمی آمد جز آنکه وارد خانه او شده و از آن حضرت اخذ علم می نمود.»
حجت الاسلام فاطمی نیا در این باب می گوید: «ابن حجرمکی از علمای سنی وبسیارمتعصب است. دربعض کتب خود خیلی به شیعیان و بزرگان شیعه جسارت کرده است. اما همین ابن حجر پلید زمانیکه به حضرت باقر(ع) می رسد، بغض و تسنن خود را فراموش میکند و دروصف حضرت می گوید: «سُمّی بالباقر لأنّه أظهر من مقطعات کنوز المعارف»؛ باقر نامیده شد چرا که گنجینه های مخفی معارف را ظاهرکرد.
حقیقتا امام باقر و امام صادق(ع) بنیان گذاران انقلاب فرهنگی در جهان اسلام هستند. هشام پلید برای خاموش کردن نورخدا، بسیار با حضرت مقابله کرد و انواع آزار واذیت ها را به ایشان رساند و در آخر هم حضرت را به شهادت رساند.»
منبع: مهر
زیارٺ حَرمٺ را خدا نصیب کند عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
#ارباب_حسین_علیہ_السلام
#عشق_فقط_یک_کلام_حسین_علیه_السلام
طواف بیش و کمٺ را
خدا نصیب کند
زیارٺ حَرمٺ را
خدا نصیب کند
دلم گرفٺہ از این
روزهاے ٺکرارے
حلول ماهِ غمٺ را
خدا نصیب کند

عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
داستان دل و ،این چادر گلدار شما شده هفتاد و دو من،مثنوی لاینحل!!
داستان دل و ،این چادر گلدار شما
شده هفتاد و دو من،مثنوی لاینحل!!

از "زخم ِ زبان" و "طعنه"،دلسرد نباش در شهر، «یکی» تو را بفهمد کافی ست عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
از “زخم ِ زبان” و “طعنه"،دلسرد نباش
در شهر، «یکی» تو را بفهمد کافی ست
#عشق_فقط_یک_کلام_حسین_علیه_السلام

دلنوشته لیله الرغائب
دلنوشته لیله الرغائب
اِلهی اَتَرانی ما اَتَیتُکَ اِلاّ مِنْ حَیْثُ الْامال.[1]
خدایا! مرا ببین! تنها به خاطر آرزوها و امیدهایم به درگاه تو آمده ام.
سپاس، از آن ِپروردگار آرزوها و امیدهاست. خداوند مهربانی که هرقدر از او بخواهیم، خسته نمی شود و هرقدر عطا کند، از اقیانوس بی کران نعمت هایش کاسته نخواهد شد. خداوندا! درهای رحمت تو همواره به روی خواهندگان باز است و دست عطایت گشاده. بندگان تو هر زمان که صدایت کنند، پاسخ می دهی و اگر خالصانه آرزو کنند، می بخشی. امشب اما شب دیگری است؛ شب آرزوهاست. امشب، من تمام دعاها و آرزوهای عمرم را یک جا به درگاهت آورده ام. امشب، در پی آنم که به اندازه یک عمر از تو طلب کنم.
تو تنها کسی هستی که وقتی آرزوهایم را با او در میان می نهم، احساس خفت و حقارت نمی کنم. تنها تویی آن که دوست دارم تمام غم هایم را برایش مو به مو شرح دهم. تو هرگز به آرزوهایم نمی خندی. هرگز حاجت های مرا به سخره نمی گیری. مرا به خاطر آرزوهایم تحقیر نمی کنی. من در حضور تو حتی از کوچک ترین آرزوهایم چشم نمی پوشم. از رؤیاهای خویش هرقدر پیش پا افتاده در حضور تو شرمگین نمی شوم. همه را، همه را برای تو می گویم. همه رؤیاهایم را، خواسته هایم را، هرقدر کوچک، هرقدر هم که کودکانه، به تو می گویم.
تو به من آموخته ای خواستن و طلب کردن را؛ که همیشه نیکی ها را طلب کنم؛ که تنها از تو بخواهم و از غیر تو هیچ نخواهم. پروردگارا! گنج های تو نامتناهی است و هرقدر عطا کنی، کاستی نمی یابد. پس، از تو روزافزون طلب می کنم و تمام خیرها و خوبی ها را یک جا از تو می خواهم.
خدایا! کمکم کن تا آرزوهایم شایسته و روا باشند. کمکم کن بهترین ها را آرزو کنم. من با آرزوهای خویش زنده ام. یاری ام کن آرزوهایم ارزش خواستن و با آنها زندگی کردن را داشته باشند. به من بیاموز چیزی را آرزو کنم که تو دوست می داری، چیزی را طلب کنم که مرا به تو نزدیک تر سازد. به من بیاموز در راه رسیدن به آرزوهایم صبور باشم و تن به قضا و قدر تو بسپارم. بیاموز که برای کسب نیکی ها، شکیبایی پیشه کنم. در راه استجابت دعاهایم، هرگز ناامید نشوم و هرگز در مهر تو تردید نکنم. خدایا! مباد ابلیس در آرزوهایم مرا راهبر شود. مباد دل به وعده های دروغ او ببندم و وعده های راستین تو را از یاد ببرم. مباد هنگام دل بستن به لطف تو، او مرا از وعده هایت ناامید کند. مباد تأخیر در رسیدن به آرزوهایم، رشته الفت مرا از تو ببرد و دوستی ام را با شیطان محکم کند. کمکم کن خالق مهربان! … هرگز صبر و امیدم را از دست ندهم و هرگز به درگاه تو جز با خوش بینی روی نیاورم. خدایا! مرا به آرزوهایم برسان؛ آرزوهایی که خیرند و امید به رسیدنشان، امید به قرب توست. دعاهایم را مستجاب کن تا ایمان و عشقم به تو روز به روز افزون تر شود و ابلیس حیله گر به خاک سیاه بنشیند.
خدایا! هر آنچه از زیبایی و نیکی که نزد توست، سخت مرا شیفته خود کرده. به تمام خوبی هایی که نزد خود داری، مشتاق و محتاج و آرزومندم. صدای مرا بشنو؛ صدای بنده ای که امیدش به آنچه نزد توست، بزرگ است.[2] خدایا! به هر خیری که از سوی تو نازل شود محتاجم و فقیر،[3] مرا تنها نگذار[4] و سینه ام را با صبر گشایش بده و مشکلاتم را آسان کن.[5] من و خاندانم را برپاکننده نماز قرار بده و دعایم را بپذیر.[6] مرا به جایگاهی مبارک برسان که تو بهترین رساننده به منزلگاه خیر و سعادت هستی.[7]
سپاس از آن ِخدایی است که اندوه را از ما دور می کند.[8]
همانا پروردگار من حق را بر من القا خواهد کرد، که او به اسرار عوالم غیب آگاه است.[9]
اگر از خداوند طلب آمرزش کنی، خداوند تو را می آمرزد.[10]
خدای مهربان! من آمده ام، با دستانی که به امید امداد تو، بر آسمان افراشته شده است.
دل من، مثل یک دانه زندانی در خاک، آرزومند روزی است که در پرتو پرنور تو، ببالد و از سکوت تاریک خاک بگریزد و در اوج یاس ها بشکفد.
ای مهربان دیرین! یاری ام کن تا ریشه هایم را تا مغز استخوان راهروی بی هوای دنیا بتنم تا برسم به آب زلال ایمان، به مهربانی، به خوبی، به سادگی، به تو که همه جای زمین و زمانی.
ای همه زیبایی! از اضطراب شب های تاریک معصیت، مثل یک ماهی شده ام که در قابی روی دیوار یخ زده باشد و نتواند خوشبختی را به خاطر آورد؛ مثل یک پرنده سنگین که با داشتن دو بال، از حجم آبی آسمان، هیچ نمی داند.
دستم را بگیر تا در هوای عشق تو پرواز کنم و از قفس غبارآلود تن رها شوم و اوج بگیریم تا آسمان آبی بندگی تو، ای مهربان ترین مهربانان.[11]
[1] . بخشی از دعای صباح (مفاتیح نوین، مکارم شیرازی، ص 95).
[2]. دعای کمیل، (عَظُمَ فیما عِنْدَکَ رَغْبَتُهِ).
[3]. نک: قصص: 24.
[4]. نک: انبیا: 89.
[5]. نک: طه: 25 و 26.
[6]. نک: ابراهیم: 40.
[7]. نک: مؤمنون: 25.
[8]. نک: فاطر: 34.
[9]. نک: سبأ: 48.
[10]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 329.
[11]. بتول جعفری، «شمیم یار»، پیام زن، سال یازدهم، ش 5، مرداد 81 .
#ماه_رجب
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
اولین شب جمعه ماه رجب لیله الرغائب . عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
اِلهی اَتَرانی ما اَتَیتُکَ اِلاّ مِنْ حَیْثُ الْامال.[1]
خدایا! مرا ببین! تنها به خاطر آرزوها و امیدهایم به درگاه تو آمده ام.
اولین شب جمعه ماه رجب را لیله الرغائب می نامند که واجد فضیلت های بسیاری است. لیلةالرغائب یعنی شب بخششهای فراوان و فروریختن رحمت بی انتهای الهی.
در واقع «لیله الرغائب» ضیافتی برای خواستن بهترین ها است و او که بخشنده ترین بخشندگان است، کرمش هیچ گاه توقف پذیر نبوده و نخواهد بود. امشب شبی است که از وابستگیهای زمینی همچون دلهای گره خورده تا دلبستگیهای آسمانی در قالب نیت های پاکتان که شاید حتی بر زبان نیز جاری نساخته باشید، در نظرتان خواهد آمد و امید اینکه پیش از تماشای هلال رجبی دیگر، آرزوهایتان محقق شده باشد.
اعمالی برای این شب ذکر شده و در حدیث است که در شب جمعه اول ماه رجب، احیاء و بیداری و نیایش، فضیلت ویژه دارد و موجب دستیابی به عطایای ارزشمند حضرت پروردگار است.
اعمال شب لیلة الرغائب
خدایا! کمکم کن تا آرزوهایم شایسته و روا باشند.
کمکم کن بهترین ها را آرزو کنم. من با آرزوهای خویش زنده ام.
یاری ام کن آرزوهایم ارزش خواستن و با آنها زندگی کردن را داشته باشند.
به من بیاموز چیزی را آرزو کنم که تو دوست می داری،
چیزی را طلب کنم که مرا به تو نزدیک تر سازد. به من بیاموز در راه رسیدن به آرزوهایم صبور باشم و تن به قضا و قدر تو بسپارم.
بیاموز که برای کسب نیکی ها، شکیبایی پیشه کنم. در راه استجابت دعاهایم، هرگز ناامید نشوم و هرگز در مهر تو تردید نکنم.
خدایا! مباد ابلیس در آرزوهایم مرا راهبر شود.
مباد دل به وعده های دروغ او ببندم و وعده های راستین تو را از یاد ببرم.
مباد هنگام دل بستن به لطف تو، او مرا از وعده هایت ناامید کند.
مباد تأخیر در رسیدن به آرزوهایم، رشته الفت مرا از تو ببرد و دوستی ام را با شیطان محکم کند.
کمکم کن خالق مهربان! … هرگز صبر و امیدم را از دست ندهم و هرگز به درگاه تو جز با خوش بینی روی نیاورم.
خدایا! مرا به آرزوهایم برسان؛ آرزوهایی که خیرند و امید به رسیدنشان، امید به قرب توست. دعاهایم را مستجاب کن تا ایمان و عشقم به تو روز به روز افزون تر شود.
حکمت 302 نهج البلاغه – نیاز انسان به دعا
مادرم کرده سفارش که بگو اول ماه بابی انت و امی یا اباعبدالله (ع) عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
مادرم کرده سفارش که بگو اول ماه
بابی انت و امی یا اباعبدالله (ع)
السَّلامُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِاللَّه
#عشق_فقط_یک_کلام_حسین_علیه_السلام

دعای ماه رجب
#ماه_رجب
دعای ماه رجب المرجب

عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
مرحوم میرزاجواد آقا ملکی تبریزی ، توصیه می کردند ، از ماه رجب تا ماه رمضان ، کار و درس را تقلیل کنند و بیشتر به عبادت بپردازند.
مرحوم میرزاجواد آقا ملکی تبریزی ، توصیه می کردند ، از ماه رجب تا ماه رمضان ، کار و درس را تقلیل کنند و بیشتر به عبادت بپردازند.

تصاویری از نوستالژی کوپنهای اوایل انقلاب
#عکسهای_قدیمی
تصاویری از نوستالژی کوپنهای اوایل انقلاب

نماز های هرشب ماه رجب با فضیلت آن pdf
نماز های هرشب ماه رجب با فضیلت آن
pdf
#ماه_رجب
14907963104_5969758774821388419.pdf
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
روزه ماه رجب
#ماه_رجب
روزه ماه رجب
ثوبان یکی از یاران پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) می گوید
با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در قبرستان بودیم. حضرت ایستاد و گذشت و دوباره ایستاد. عرض کردم یا رسول الله چرا اینگونه رفتار میکنید؟ پس آن حضرت گریه شدیدی کرد، ما هم گریه کردیم آنگاه فرمود
ای ثوبان، صدای ناله اهل عذاب را شنیدم. بر آنها رحم کردم. دعا کردم و خداوند عذاب آنها را تخفیف داد. سپس فرمود: ای ثوبان! اگر کسانی از اهل این قبرستان که در عذابند، یک روز از ماه رجب را روزه گرفته بودند و یک شب را تا صبح قیام میکردند و به عبادت میپرداختند، در قبرها معذب نمیشدند.
منبع
بحارالانوار جلد 94 صفحه 49
امام رضا (علیه السلام) فرموده است
هر کس براى رغبت به ثواب و پاداش خداى عز و جل روز اول ماه رجب را روزه بگیرد بهشت بر او واجب می ىشود
منبع
روضه الواعظین ترجمه مهدوى دامغانى صفحه 628
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
اعمال لیله الرغائب
لیله الرغائب
پنجشنبه 1396/01/10
روز اول ماه رجب که شب لیله الرغائب هم هست حتما روزه بگیرید و نماز این شب خوانده شود که بسیار بسیار با ارزشه
“رجب"، ماه خداست؛ ماه پر برکتی است که اعمال بسیاری برای آن ذکر شده است.
پیامبراکرم صلوات الله علیه فرمود: هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، مستوجب خشنودی خدا می شود و غضب الهی از او دور می گردد و دری از درهای جهنم بر روی او بسته می شود.
اعمال ماه های رجب و شعبان، جهت آماده ساختن روح برای شرکت در میهمانی ماه مبارک رمضان می باشد. برای درک عظمت ماه رمضان باید از قبل خود را آماده نمائیم.
پیامبراکرم صلےالله علیه وآله فرمود: ماه رجب، ماه استغفار امت من است. پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده و مهربان است.
اولین شب جمعه ماه رجب را لیلة الرغائب نامند. در این شب ملائک بر زمین نزول می کنند. برای این شب عملی از رسول خدا صلی الله علیه و آله ذکر شده است که فضیلت بسیاری دارد و بدین قرار است:
روز پنج شنبه اول آن ماه - در صورت امکان و بلا مانع بودن- روزه گرفته شود.
چون شب جمعه شد؛ ما بین نماز مغرب و عشاءدوازده رکعت نماز اقامه شود که:
هر دو رکعت به یک سلام ختم می شود
و در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد
سه مرتبه سوره قدر
دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود.
و چون دوازده رکعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذکر” اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله” گفته شود.
پس از آن در سجده هفتاد بار ذکر ˝سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ˝ گفته شود.
پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذکر” رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیُّ الْأَعْظَم” گفته شود.
در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد.
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
#ماه_رجب #دستور_عملی_مراقبه :
#ماه_رجب
#دستور_عملی_مراقبه :
استاد فیاض بخش :
شیطان به هر کس از نقطهی ضعف او وارد میشود و اغوایش مینماید.
پس لازم است که قبل از آغاز ماه رجب ، محاسبه ی دقیقی داشته باشیم و نقطهی ضعف اصلی خود را در مقابل شیطان پیدا کنیم؛ به این ترتیب که عیوبی که احساس میکنیم آسیب پذیری اصلی ما از آنجاست شناسایی نماییم ؛ مثلاً کسی ممکن است در برابر شهوت شکم ضعیف است و ناخواسته پرخوری یا بدخوری میکند و در نتیجه توفیق روزه و یا برخی اعمال عبادی ، از جمله نماز شب را پیدا نمیکند ، دیگری در برابر عصبانیت و غضب ضعیف است ، کسی ممکن است در موقعیّت های خاصّی عصبانی شود ، مثلاً شخصی در حال رانندگی زود عصبانی میشود.
مهم در این مسئله آن است که در یافتن نقاط ضعف اخلاقی خود به طور کاربردی دقیق شویم؛ دقیقاً جاهایی را که میدانیم و تجربه کردهایم که معمولاً در آن موقعیّت ها شیطان ما را زمین میزند ، محاسبه ی دقیقی انجام دهیم و آنها را پیدا کنیم.
لازم نیست به خود مغرور شویم و بگوییم من با همه ی زشتی های خودم و با همه ی جنود شیطان یک باره وارد جنگ میشوم ، انسان حریف نیست، بلکه باید یک یا دو عیب و نقطه ضعف اصلی را در نظر بگیریم ، به طور جدّی نسبت به آن میدان هایی که واقعاً بیش از بقیه در آنجا زمین خورده ایم حسّاس باشیم.
حتّی لازم است که انسان نسبت به این موقعیت ها احتیاط کند ؛ مثلاً میدانیم کاری که انجام میدهیم گناه نیست، اما اگر انجام دهیم، وارد فضایی میشویم که مناسب نیست و نمیتوانیم تبعات آن را کنترل کنیم، پس بهتر است در آن فضا وارد نشویم.
مثلاً تجربه کردهایم که اگر کسی در مقابل ما بلند حرف بزند، کم کم عصبانی میشویم، پس اگر در چنین موقعیتی قرار گرفتیم و طرف مقابل را نمیتوانیم کنترل کنیم، از آن فضا بیرون بیاییم، اگر او فریاد میزند، ما جرعهجرعه آب بنوشیم و یا تلاش کنیم روی موضوع دیگری تمرکز نماییم، یا در دل آیات قرآن را بخوانیم و بر آن تمرکز کنیم.
به هر صورت باید تمام تلاش مان بر این باشد که در این ماه بر دهان شیطان بکوبیم.

سلام بر ماه رجب

آرام آرام نسیم خوش آغاز ماه پرفیض الهی فرا می رسد این الرجبیون… گو اینکه با گوش دل نوای خوش دعای سحرماه خدا و طنین ربنای هنگامه افطار از هم اکنون گوش دل و جان مؤمنان را می نوازد، آری ماه رجب با تمام شکوهش آمد.
سلام بر ماه رجب،
ماه پیوند بندگان با معبود مهربان،
ماه بارش باران مهر و محبت الهی،
ماه رسیدن به سر منزل مقصود،
و ماه اُنس شب زنده دارانِ همیشه بیدار با محبوب و معبود بی همتا.
ماه رجب، از ماههای بزرگی است که طلوع سه امام معصوم، امام علی علیه السلام ، امام محمد باقر علیه السلام و امام جواد علیه السلام را در آن شاهدیم و شروع بزرگ ترین جنبش تاریخ بشری، یعنی برانگیخته شدن پیام آور مهر و محبت، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله برای هدایت و سعادت انسانها، در آن اتفاق افتاده است.
همچنین یاد و نام پیشوایان شهید این ماه، حضرت امام موسی کاظم علیه السلام و امام هادی علیه السلام و نیز پیام آور کربلا، زینب کبری علیه السلام گرما بخش دلهای مؤمنان است و نیمه رجب هم، پذیرای معتکفان کوی دوست خواهد بود و شاهدِ خلوتِ مشتاقان.
از جمله فضیلت های ماه رجب آن است که ایام البیض در آن واقع شده یعنی روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم و اعتکاف برای خدا و روزه داری که در آموزه های دینی بر آن تأکید و سفارش شده است. ولادت حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) نیز در روز سیزدهم همین ماه واقع شده است.
سلام بر بهار مناجات و بندگی. سلام بر نجوای شبانه اهالی رجب. سلام بر شب های رجب که پذیرای زاهدان است و سلام بر روزهایش که میزبان عاشقان وصال الهی است و سلام بر لحظه لحظه رجب که شاهد ذکرِ ذاکران است.
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
بسم الله الرحمن الرحیم به قصد زیارت ارباب: عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
به قصد زیارت ارباب:
السلام علیک یا اباعبدالله
و علی الارواح التی حلت بفنائک
علیک منی سلام الله أبدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
السَّلامُ عَلی الحُسٓین و
عٓلی عٓلی اِبن الحُسَین و
عَلی اولاد الحُسَین وَ
علَی اصحابِ الحُسَین.
أللهم الرزقنا زیارت الحسین ع
#عشق_فقط_یک_کلام_حسین_علیه_السلام

رَجَـــــــبْ آمـــــــــد و مڹ از فیـــض زیــارت مانـــدم از همینجـــــا یا حُســِـیْنِ بْنِ عَلـی عرض ســــلام عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
رَجَـــــــبْ آمـــــــــد و مڹ از فیـــض زیــارت مانـــدم
از همینجـــــا یا حُســِـیْنِ بْنِ عَلـی عرض ســــلام
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله
#عشق_فقط_یک_کلام_حسین_علیه_السلام

معرفی حضرت سید محمد برادر امام حسن عسکری (علیهما السلام) عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام

ابا جعفر محمد بن علی الهادی (علیه السّلام) مشهور به سید محمد فرزند حضرت امام هادی (علیه السّلام) و برادر حضرت امام حسن عسکری (علیه السّلام) است. کنیه ایشان ابو جعفر و ابو جاسم و از القاب ایشان سبع الدجيل و سبع الجزیرة ذکر شده است.
سید محمد در سال 228 هجری در صریا روستایی در نزدیکی مدینه منوّره که حضرت امام موسی بن جعفر (علیه السّلام) آن را بنا نهاده بود؛ به دنیا آمد.
وی سه برادر داشت: امام حسن عسکری (علیه السلام)، امام یازدهم شیعیان، حسین پسر امام هادی (علیه السّلام) و جعفر کذّاب که بعد از شهادت برادرش حضرت امام حسن عسکری (علیه السّلام) ادای امامت نمود.
«تیزهوشی، اخلاق والا، گستردگی علوم و ادب بسیار برجسته ابوجعفر، او را از دیگران متمایز می ساخت. ابوجعفر همواره ملازم برادرش حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) بود و از او جدا نمی شد. حضرت نیز آموزش و تربیت او را به عهده گرفته بود و از علوم، معارف و آداب خویش او را بهره مند می ساخت. ابوجعفر به سختی بیمار شد و در بستر افتاد. سبب بیماری ایشان معلوم نیست و نمی دانیم آیا عباسیان کینه توز و حسود نتوانستند وجود مبارک ایشان را تحمل کنند زیرا همگان ایشان را ارج می نهادند و به ناچار ایشان را مسموم کردند یا آنکه بیماری و مرگ ایشان طبیعی بود. به هر حال مرض در تن ایشان پیشرفت و جوانی ابوجعفر پژمرده گشت. امام حسن عسکری (علیه السلام) همواره ملازم برادر بود و او را تنها نمی گذاشت. حضرت برادر را از جان خود عزیزتر می داشت و بیماری او بر ایشان گران بود. حال ابوجعفر بسیار بد شد و در آخرین لحظات به تلاوت آیاتی از قرآن مشغول شدند و به تمجید و تعظیم خدا پرداختند که روح مطهرشان به سوی خالقش پرواز کرد و مانند ارواح انبیا و اوصیا مورد استقبال ملائکه قرار گرفت.» (1)
حضرت سید محمد (علیه السلام) در سال 252 هجری قمری چشم از جهان فرو بستند و شیعیان برای عرض تسلیت به خدمت حضرت امام هادی (علیه السلام) می رسیدند و با توجه به اینکه دو سال بعد یعنی در سال 254 هجری قمری حضرت امام هادی (علیه السلام) به دست معتمد عباسی (لعنه الله علیه) به شهادت رسیدند؛ حضرت فرصت را غنیمت شمردند و حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) را به عنوان وصی و جانشین خویش معرفی نمودند. احادیثی نیز در این باره به جای مانده است که به چند مورد اشاره می شود:
وَ رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنِ ابْنِ أَبِي الصُّهْبَانِ قَالَ: لَمَّا مَاتَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى (ع) وُضِعَ لِأَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع) كُرْسِيٌّ فَجَلَسَ عَلَيْهِ وَ كَانَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ (ع) قَائِماً فِي نَاحِيَةٍ فَلَمَّا فُرِغَ مِنْ غُسْلِ أَبِي جَعْفَرٍ الْتَفَتَ أَبُو الْحَسَنِ إِلَى أَبِي مُحَمَّدٍ (ع) فَقَالَ يَا بُنَيَّ أَحْدِثْ لِلَّهِ شُكْراً فَقَدْ أَحْدَثَ فِيكَ أَمْراً. (2)
محمد بن الحسین بن ابی الخطاب از ابن ابی الصهبان نقل می کند که گفت: هنگامی که ابوجعفر درگذشت برای حضرت امام هادی (علیه السلام) کرسی نهادند و ایشان بر آن نشست و امام حسن عسکری (علیه السلام) در کناری ایستاده بود پس از آنکه از غسل دادن ابوجعفر فارغ شدند امام به فرزندشان حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) التفات نمودند و فرمودند: فرزندم، خداوند امر نیکی درباره تو اختیار کرده است پس تو نیز شکر او را به جای آور.»
در حدیث ذیل نیز تصریح بر جانشینی حضرت امام حسن عسکری پس از حضرت امام هادی (علیهما السلام) دارد:
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى بْنِ دَرْيَابَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ (ع) بَعْدَ مُضِيِّ أَبِي جَعْفَرٍ فَعَزَّيْتُهُ عَنْهُ وَ أَبُو مُحَمَّدٍ (ع) جَالِسٌ فَبَكَى أَبُو مُحَمَّدٍ (ع) فَأَقْبَلَ عَلَيْهِ أَبُو الْحَسَنِ (ع) فَقَالَ لَهُ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ جَعَلَ فِيكَ خَلَفاً مِنْهُ فَاحْمَدِ اللَّهَ. (3)
علی بن محمد با اسنادی از محمد بن يحيى روايت می كند كه گفت: پس از اينكه محمد بن على از دنيا رفت خدمت حضرت امام هادى (عليه السّلام) رفتم و به آن حضرت تسليت گفتم و ابو محمد حسن بن على (عليه السّلام) نشسته بودند، حضرت امام هادى (عليه السّلام) به ایشان رو كردند و فرمودند: همانا خداوند تبارک و تعالی تو را جانشين قرار داده است پس خدای را حمد كن.
از حدیثی که در ذیل ذکر خواهد شد، ضمن تاکید و تعیین جانشین حضرت امام هادی (علیه السلام) منزلت و مقام حضرت امام هادی (علیه السلام) در بین شیعیان مشخص می شود:
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى وَ غَيْرُهُ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ جَمَاعَةٍ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ مِنْهُمُ الْحَسَنُ بْنُ الْحَسَینِ الْأَفْطَسُ أَنَّهُمْ حَضَرُوا يَوْمَ تُوُفِّيَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ بَابَ أَبِي الْحَسَنِ يُعَزُّونَهُ وَ قَدْ بُسِطَ لَهُ فِي صَحْنِ دَارِهِ وَ النَّاسُ جُلُوسٌ حَوْلَهُ فَقَالُوا قَدَّرْنَا أَنْ يَكُونَ حَوْلَهُ مِنْ آلِ أَبِي طَالِبٍ وَ بَنِي هَاشِمٍ وَ قُرَيْشٍ مِائَةٌ وَ خَمْسُونَ رَجُلًا سِوَى مَوَالِيهِ وَ سَائِرِ النَّاسِ إِذْ نَظَرَ إِلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ قَدْ جَاءَ مَشْقُوقَ الْجَيْبِ حَتَّى قَامَ عَنْ يَمِينِهِ وَ نَحْنُ لَا نَعْرِفُهُ فَنَظَرَ إِلَيْهِ أَبُو الْحَسَنِ (ع) بَعْدَ سَاعَةٍ فَقَالَ يَا بُنَيَّ أَحْدِثْ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شُكْراً فَقَدْ أَحْدَثَ فِيكَ أَمْراً فَبَكَى الْفَتَى وَ حَمِدَ اللَّهَ وَ اسْتَرْجَعَ وَ قَالَ «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» وَ أَنَا أَسْأَلُ اللَّهَ تَمَامَ نِعَمِهِ لَنَا فِيكَ وَ «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» فَسَأَلْنَا عَنْهُ فَقِيلَ هَذَا الْحَسَنُ ابْنُهُ وَ قَدَّرْنَا لَهُ فِي ذَلِكَ الْوَقْتِ عِشْرِينَ سَنَةً أَوْ أَرْجَحَ فَيَوْمَئِذٍ عَرَفْنَاهُ وَ عَلِمْنَا أَنَّهُ قَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ بِالْإِمَامَةِ وَ أَقَامَهُ مَقَامَهُ. (4)
محمد بن یحیی و دیگران از سعد بن عبد اللَّه از گروهى از بنى هاشم روايت می كند كه از آن جمله است حسن بن حسين افطس كه گويد: روزى كه محمد بن على از دنيا رفت ما در خانه حضرت امام هادى (علیه السّلام) بوديم و براى آن حضرت در صحن خانه فرشى گسترده بودند و مردم دور او نشسته بودند و تخمين زديم مردمى كه دور او بودند از بنى هاشم و بنى عباس و قريش حدود صد و پنجاه نفر بودند البته غير از غلامان و ساير مردم. ناگاه نگاه حضرت به حسن بن على (عليه السّلام) افتاد كه پریشان و گريبان چاك در سمت راست آن حضرت ايستاده است و ما او را نمى شناختيم و حضرت به او نگاهى كردند پس از اينكه مدتی ايستاد؛ فرمودند: پسر جان براى خدا شكرى تازه كن كه خدا در باره تو دستورى تازه كرد، حضرت امام حسن (عليه السّلام) گريست و کلمه استرجاع را بر زبان آوردند و فرمودند: ستايش خداى را سزا است كه پروردگار جهانيان است و از او در خواست تمام و کمال نعمتش را براى خود می كنم و «انا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ». ما پرسيديم: اين جوان كيست؟ گفتند: اين حسن بن على فرزند او است و به نظر ما در آن روز حدود بيست سال داشت، پس در آن روز ما او را شناختيم و دانستيم كه با اين سخن اشاره به امامت ایشان كردند و او را جانشين خود قرار دادند. (5)
پس از وفات یا شهادت ابوجعفر سید محمد، شیعیان بیشتر راغب شدند که بدانند وصی و جانشین رسول الله (صلی الله علیه وآله) پس از حضرت امام هادی (علیه السّلام) کیست. چنانچه احادیثی با این مضمون که شیعیان از جانشین پس از حضرت سوال می کنند؛ روایت شده است:
أَخْبَرَنِي أَبُو الْقَاسِمِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْكُوفِيِّ عَنْ يَسَا وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ يَسَارِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَصْبَهَانِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ (ع): صَاحِبُكُمْ بَعْدِي الَّذِي يُصَلِّي عَلَيَّ قَالَ وَ لَمْ نَكُنْ نَعْرِفُ أَبَا مُحَمَّدٍ قَبْلَ ذَلِكَ قَالَ فَخَرَجَ أَبُو مُحَمَّدٍ بَعْدَ وَفَاتِهِ فَصَلَّى عَلَيْهِ. (6)
ابوالقاسم جعفر بن محمد با اسنادی از عبد اللَّه بن محمد اصبهانى روايت كند كه گفت: حضرت امام هادى (علیه السلام) به من فرمودند: امام و صاحب شما پس از من كسى است كه بر (جنازه) من نماز بخواند، گويد: ما پيش از آن حضرت ابا محمد امام حسن را نمى شناختيم و پس از اينكه حضرت امام هادى (علیه السلام) از دنيا رفتند، حضرت ابا محمد (علیه السلام) بيامد و بر پدر خويش نماز خواندند.
اگرچه درگذشت حضرت سید محمد شیعیان را بدین تکاپو انداخت که جانشین امام خود را بشناسند اما همچنان که حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه وآله) در روز غدیر خم اعلام نمودند و همچنین ائمه دیگر (علیهم السّلام) اسامی جانشینان رسول الله (صلی الله علیه وآله) را نام برده اند؛ امامت حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) منصوص بوده است و به فرمان خدای باری تعالی و به دستور پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) صورت گرفته و این دستور قبل از شهادت حضرت رسول الله (صلی الله علیه وآله) ابلاغ شده است. این مسئله که مطرح می شود اگر حضرت سید محمد (علیه السلام) زنده می ماندند؛ محتمل بود ایشان به امامت برسند یا بدائی صورت گرفته است؛ نامعقول و غیر موجه است. این اندیشه نادرست حتی امروزه به علت فقدان اطلاعات درست درباره امام شناسی در بین شیعیان نیز رواج دارد.
حضرت سید محمد (علیه السلام) بسیار مورد احترام و اکرام پدر بزرگوارشان حضرت امام هادی (علیه السّلام) بودند و همچنین شیعیان نیز به ایشان بسیار ارادت داشتند و مقام او را در برابر حضرت امام حسن عسکری (علیه السّلام) چون مقام حضرت اباالفضل عباس (علیه السّلام) در برابر حضرت امام حسین (علیه السّلام) دانسته اند.
حضرت امام هادی (علیه السلام) کفن و دفن پسرش را خود برعهده می گیرد و از آن به بعد مضجع شریف آن حضرت از زیارتگاههای شیعیان است و کرامات بسیاری از آن حضرت پس از ممات دیده شده که به ثبت رسیده است. مرقد مطهر امامزاده سید محمد (علیه السلام) در نزدیکی سامرا و در شمال بغداد در شهر بلد از توابع استان صلاح الدین عراق واقع گردیده است.
پانویس
(1) زندگانی امام حسن عسکری علیه السلام، صفحه 22 - 21
(2) الغيبة (للطوسي)، صفحه 203
(3) الكافي، جلد1، صفحه327 - الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، جلد2، صفحه 318
(4) الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، جلد2، صفحه 318- 317- الكافي، جلد 1، صفحه 327 – 326
(5)الإرشاد للمفيد، ترجمه رسولى محلاتى، جلد 2، صفحه 304
(6) الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، جلد 2، صفحه 315 -314
منابع
الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، محمد بن محمد مفيد، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، قم، ناشر كنگره شيخ مفيد،1413 ق.
الإرشاد، محمد بن محمد مفيد، ترجمه سيد هاشم رسولى محلاتى، تهران، بى تا، چاپ دوم
زندگانی امام حسن عسکری علیه السلام، باقر شریف قرشی، مترجم حسن اسلامی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1373ش.
الغيبة، محمد بن الحسن طوسى، كتاب الغيبة للحجة، قم، دار المعارف الإسلامية، چاپ اول، 1411ق.
الكافي، محمد بن يعقوب بن اسحاق كلينى، جلد اول، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407 ق.
؛ احادیث تاکید شده بر انتقام خون حضرت اباعبدالله (علیه السلام)
#مطالب_دینی
منتقم آل الله (1)؛ احادیث تاکید شده بر انتقام خون حضرت اباعبدالله (علیه السلام)
مطالعه مطلب از سایت حرم مطهر حسینی:
http:/
#عشق_فقط_یک_کلام_حسین_علیه_السلام
