استاد قرائتی: سخن حق مثل شکر است اگر به همین شکل در گلوی کسی بریزیم،امکان دارد خفه شود. باید شکر را با آب مخلوط کرده تا تبدیل به شربت شود تا قابل استفاده شود.
استاد قرائتی: سخن حق مثل شکر است اگر به همین شکل در گلوی کسی بریزیم،امکان دارد خفه شود. باید شکر را با آب مخلوط کرده تا تبدیل به شربت شود تا قابل استفاده شود.
شاخصه های انقلابی بودن
#انقلابی_میمانم
شاخصه های انقلابی بودن
دم افطار همین ذکر حسین (ع) ما را بس...
دم افطار
همین ذکر حسین (ع)
ما را بس…
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
اینم تکلیف حج امسال
اینم تکلیف حج امسال
#سحر_ششم شش سحر قوتم شده اشک دمادم ریختن تا محرم می کُشت من را غم شش ماهه ای
#سحر_ششم
شش سحر قوتم شده اشک دمادم ریختن
تا محرم می کُشت من را غم شش ماهه ای
تکلیف نشد روزه به طفل و به مسافر ای « طفل مسافر » تو چرا آب نخوردی ... ؟ #ما_همه_روزه_داریم
تکلیف نشد روزه به طفل و به مسافر
ای « طفل مسافر » تو چرا آب نخوردی … ؟
#ما_همه_روزه_داریم
فراخوان «راه امین»سی شب، سی آیه
فراخوان «راه امین»سی شب، سی آیه
تفسیر آیه 6 سوره اسراء
بسم الله الرحمن الرحیم
ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَ أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنينَ وَ جَعَلْناکُمْ أَکْثَرَ نَفيراً6
ترجمه:سپس غلبه و تسلط بر آنها را به شما بازمی گردانیم و شما را به وسیله اموال و پسرانی یاری می کنیم و از حیث نفرات ، بیشتر ( از آنها ) قرار می دهیم.
تفسیر:(ثم رددنا لکم الکره علیهم و امددناکم باموال و بنین و جعلناکم اکثرنفیرا): (آنگاه دولت شما را باز گردانده و شما را بر آنها غلبه دهیم و شما رابه واسطه مال و فرزندان مدد رسانده و عده جنگجویان شما را بسیار نمائیم )،(کره ) به معنای برگشتن و دولت است ، و (نفیر) به معنای نفر و تعداد مردان است ،می فرماید بزودی دولت را بر علیه دشمنانتان به شما باز می گردانیم و شما را به افزونی مال و فرزندان مدد رسانده و تعداد مردان جنگی شما را بیشتر می کنیم تابر آنها غلبه کرده و چیره شوند و از ذلت بندگی در آن برهه از زمان نجات بیابید.
پنجمین روز رسیده ز دل شهرالله یادم آمد عطش ظهر و غم ثارالله دل گودال و پسربچه شیرجمل و ای به فدای رجز "یا حسنت"، عبدالله..
پنجمین روز رسیده ز دل شهرالله
یادم آمد عطش ظهر و غم ثارالله
دل گودال و پسربچه شیرجمل و
ای به فدای رجز “یا حسنت"، عبدالله..
السلام علیک یاقاسم ابن الحسن مِثلِ دَستی کِه مُزَیَن بِه عَقیقِ یَمَن اَست این پِسَر زِینَتِ بابایِ کَریمَش حَسَن اَست
السلام علیک یاقاسم ابن الحسن
مِثلِ دَستی کِه مُزَیَن بِه عَقیقِ یَمَن اَست
این پِسَر زِینَتِ بابایِ کَریمَش حَسَن اَست
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
یا_خامس_آل_عبا همیشه پنج برایم عزیز و محترم است خداکند که از این پنج_تن جدا نشوم
یا_خامس_آل_عبا
همیشه پنج برایم عزیز و محترم است
خداکند که از این پنج_تن جدا نشوم
حسین(ع) جانم!!! روزه و روضہ عجب وجہ تشابہ دارند روزه داراڹ همہ یاد لب عطشاڹ توأند
حسین(ع) جانم!!!
روزه و روضہ عجب وجہ تشابہ دارند
روزه داراڹ همہ یاد لب عطشاڹ توأند
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
فراخوان «راه امین»سی شب، سی آیه
فراخوان «راه امین»سی شب، سی آیه
تفسیر آیه 5سوره اسراء
بسم الله الرحمن الرحیم
فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْکُمْ عِباداً لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولاً 5
ترجمه:پس چون زمان وعده ( کیفر ) نخستین آن دو طغیان فرا رسد برخی از بندگان خود را که سخت جنگجویند بر شما برانگیزیم پس آنها ( برای کشتن شما ) درون خانه ها را جستجو کنند ( که احدی را زنده نگذارند ) ، و این یک وعده مسلم انجام شدنی است.
تفسیر:(فاذا جاء وعد اولیهما بعثنا علیکم عبادا لنا اولی باس شدید فجاسوا خلال الدیار و کان وعدا مفعولا): (پس زمانیکه موعد انتقام اول فرا رسید بندگان جنگجو و نیرومند خود را بر شما بر می انگیزیم تا آنجا که درون خانه های شما رانیز جستجو کنند و این وعده انتقام ، حتمی است )، (بأس ) یعنی شدت و مکروه و(جوس ) به معنای سرزدن و گشتن در اینجا و آنجاست .می فرماید، شما در زمین دو نوبت فساد کردید و ما به شما وعده دادیم که در هر دونوبت از شما انتقام بگیریم و وقتی بار اول فساد کردید ما برای انتقام از شما بندگان نیرومند و جنگجوی خود را بسیج کردیم و آنها را فرستادیم تا شما را خوار و ذلیل نموده و با قتل عام و اسارت و غارت و تخریب از شما انتقام بگیرند و تا درون خانه هایتان به جستجوی شما، نفوذ و پیشروی کنند و این امر وعده ایست ، محقق که گریزی از آن نیست .
روزه با روضه
نانِ مُلک ریُ آب حرمُ نذریِ آش
چاییِ روضه و یک قندُ رطب می چسبد
جرعه جرعه به لبم ذکر حسینُ زینب
#روزه با #روضه ارباب، عجب می چسبد
نرم افزار باز کردن فایل فشرده
نرم افزار باز کردن فایل فشرده
فرزندانٺان را گرامى بدارید و نیکو ٺربیٺشان کنید ٺا آمرزیده شوید.
#پیامبر_خدا_صلى_الله_علیہ_و_آلہ
فرزندانٺان را گرامى بدارید و نیکو ٺربیٺشان کنید ٺا آمرزیده شوید.
مکارم الأخلاق، ج1 ، ص478
سلام اینم افطاری مخصوص و سفارشی برای همسرم کلپچ
#افطاری_ما
سلام اینم افطاری مخصوص و سفارشی برای همسرم کلپچ
#کلپچ
السَّلام عَلیکَ یا العَطشان ... شرم دارم که بگویم سخن از تشنه لبی تشنه آن بود که میگفت به لشگر، جگرم
السَّلام عَلیکَ یا العَطشان …
شرم دارم که بگویم سخن از تشنه لبی
تشنه آن بود که میگفت به لشگر، جگرم
#افطاری_ما این هم آش گندم با حضور افتخاری سیرابی #خودم_پز
#افطاری_ما
این هم آش گندم با حضور افتخاری سیرابی
#خودم_پز
حسین جان ... همه دم از غم تو سر به گریبان دارم به تمنای لبت بوسه به قرآن دارم رمضان یا که محرم، بخدا فرقی نیست من همیشه به لبم ذکر حسین جان دارم
حسین جان …
همه دم از غم تو سر به گریبان دارم
به تمنای لبت بوسه به قرآن دارم
رمضان یا که محرم، بخدا فرقی نیست
من همیشه به لبم ذکر حسین جان دارم
اینترنت دوست قدیمی مرا پیداکرد
چند ماهي بود كه دنبال يكي از دوستانم مي گشتم، شماره اش را گم كرده بودم، هيچ نشانه ي ديگري هم از او نداشتم. چند روز پيش، همه ی صفحات مجازيام را چك كردم، به امید اینکه پیامی داده باشد، شروع کردم به گشتن، ازايميل هاي قديمي گرفته تا وبلاگ هاي فعال، غیرفعال و شبكه هاي مجازي مختلف ، تا شاید از او خبری گیر بیاورم، به سختی رمز ايميل هاي قديمی و از کارافتادهام را بازیابی کردم، اما هرچه گشتم خبري نبود، دریغ از یک پیام، دلم گرفته بود، دلتنگش بودم، انگار بدون او تمام نوجوانی ام داشت فراموش میشد، او تنها کسی بود که می توانست دوباره مرا به یاد آن روزها بیندازد، من و سارا با هم خیلی صمیمی بودیم و جانمان برای هم درمی رفت.
خودم را سرزنش می کردم که چرا شماره اش را جایی ننوشته بودم. چند سال پيش يك سررسيد داشتم که تمام شماره ها، خاطرات و دل نوشته هایم را در آن می نوشتم، اما هرچه گشتم از سررسید همخبری نبود.
چند روزي گذشت، روزها كارم شده بود چك كردن ايميل ها و شبكه ها، اما خبري از سارا نبود انگار آب شده بود و رفته بود توی زمین.
ديشب تبلت را برداشتم و عکس هایی که دوستانم در صفحه های مجازیشان به اشتراک گذاشته بودند را یک به یک دیدم، نتگهان به ذهنم رسید که اسم سارا را جستجو کنم، شايد در اينجا صفحه اي داشته باشد، اسمش را به انگلیسی سرچ کردم، صفحه ای آمد و عکس دختری روی پروفایل توجه ام را جلب کرد، بلـــــــــه، خودش بود. سارا!
بالاخره پیدایش کردم، شگفت زده شده بودم ،چقدر بزرگ و خانم شده بود، عکسش را بزرگ کردم تا چشمانش را واضح تر ببینم، خیلی زیباتر شده بود، شروع کردم به دیدن عکس های صفحه اش، انگار ازدواج هم كرده بود، نمی دانستم از پیدا کردنش خوشحال باشم یا ناراحت، تبلت را روي زمين گذاشتم و شروع كردم به گريه كردن….
همسرم که مات و مبهوت من را نگاه مي كرد، پرسيد چه شده؟ ساکت ماندم.
تا ساعت ها با خاطرات سارا حال و هوايي داشتم، سارا دختري بود كه در مشهد با او آشنا شده بودم و یکی دوباری هم دعوتم مرده بود خانهشان. پدرو مادر مهربانی داشت و یک خواهرکوچکتر که من را مهتاجون صدا می زد .
من و سارا به دلیل مسافت طولانی مجبور بودیم با هم ارتباط مجازی داشته باشیم، تا وقتي كه من ازدواج کردم و خبر مادر شدنم را به او دادم اما بعد از تبریک گفتنش دیگرهیچ پیامی ازسارا دریافت نکردم.
بعد از کلی خاطرهبازی در صفحه شخصی سارا، يك پيام شخصي فرستادم و اميدوارم كه سریعتر پاسخم را بدهد.
هميشه شنيده ايم كه اکثر مردم از مضرات اينترنت و فضاي مجازي صحبت می کنند و کلی مقاله درباره اش می خوانند، اما من
امروز با اینترنت توانستم کسی را که دنبالش می گشتم پیدا کنم، چقدر برایم شیرین بود.