#حسیــــــن_جانــــم_ع ????کام من را مادرم با خاک #تربت باز کرد سال ها با #تربت شاه دو عالم زنده ام
#حسیــــــن_جانــــم_ع
کام من را مادرم با خاک #تربت باز کرد
سال ها با #تربت شاه دو عالم زنده ام
فراق #ڪرببلایٺ خودش مرا ڪشتہ بہ روے ڪشتہ نباید ڪہ ذوالفقار ڪشید
فراق #ڪرببلایٺ خودش مرا ڪشتہ
بہ روے ڪشتہ نباید ڪہ ذوالفقار ڪشید
خدا ڪند ڪہ منم #اربعین حرم باشم
چقدر براے حرم باید #انتظار ڪشید
#لبیڪ_یا_حسین_ع
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
روضه خوان عصر عاشورا نگاه زینب است
ای خدا عشق حسین تنها گناه زینب است
صحنه هایی را که می دید از غریبی روی تل
تل خونینش خدایا قتلگاه زینب است
از مدینه آمد و در کربلا محشر نمود
چادر خاکی مادر خیمه گاه زینب است
یک طرف جسم شریف یار در زیر ستور
یک طرف بر روی نیزه رأس ماه زینب است
گفت زیبا بود هر چه دیدم از رنج و بلا
روی زیبای حسین عمق نگاه زینب است
چوب محمل را بپرسی که چه شد با آن هلال
یک سر بشکسته ی خونین گواه زینب است
تا کند ویران تمام کاخ های ظلم را
اوج صبر و موج اشک او سپاه زینب است
گر شرط #حیاتِ همہ عالم #آب است
#ارباب_حسین_ع
گر شرط #حیاتِ
همہ عالم #آب است
#شرط همہ ی حیات
ما #ارباب است
#لبیـڪ_یـا_حســـیـن_ع
خِیر یَعنے در جَوانے رَفتہ باشے ڪَربلا....
خِیر یَعنے در جَوانے
رَفتہ باشے ڪَربلا….
رَحم ڪُن بر مَن بَراتِ
ڪَربلا گُم ڪَرده ام….
#السلام_علیڪ_یا_ابا_عبدالله
شوق سفر به کربلا
شوق سفر به کربلا????
جز در غم عشق سینه را چاک مکن
دل خوش به کسی در سفر خاک مکن
ای شوق سفر به کربلا در جانت
اشک عطش حسین را پاک مکن
#ارباب_حسین_ع اگر #روزم پریشان شد ، فــدای تاری از #زلفش کہ هر #شب با خیالش #خواب های دیگری دارم
#ارباب_حسین_ع
اگر #روزم پریشان شد ،
فــدای تاری از #زلفش
کہ هر #شب با خیالش
#خواب های دیگری دارم
#لبیـڪ_یـا_حســـیـن_ع
کربلای ما همه دست عقیله میرسد اربعین ما زائر کرببلای زینبیم
#مناجات_حضرت_زینـب_س
در میان این قبیله ما گدای زینبیم
ما حسینیون همیشه زیر پای زینبیم
زندگی اش را سراسر وقف محبوبش نمود
گریه کن های غم و درد و بلای زینبیم
گر حسینی گشته ایم از زحمت بسیار اوست
ما همه ممنون تیغ خطبه های زینبیم
ماجرای کربلا را یکتنه جمعش نمود
زیر دین انقلاب و ماجرای زینبیم
دشمنش حتی میان بزم عیش و نوش گفت:
طیب الله ما شگفت از این وفای زینبیم
این علامت ها همه روز قیامت شاهد اند
تا نفس در سینه بوده در عزای زینبیم
کارو بار روز محشر دست دخت مرتضاست
ما قیامت هم خدایی در ثنای زینبیم
کربلای ما همه دست عقیله میرسد
اربعین ما زائر کرببلای زینبیم
#لبیـڪ_یـا_حســـیـن_ع
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
#یا_زینب_کبرے_س
#یا_زینب_کبرے_س
کوفی و #شامی یکی
از دیگری بد #چشم تر
مانده ام گویم #امان
از #کوفیان یا شامیان
یا زینب سلام الله علیها؛ زینب اسیر نیست، دو عالم اسیر اوست اورا اسیر ِ قافله خواندن خجسته نیست...
یا زینب سلام الله علیها؛
زینب اسیر نیست، دو عالم اسیر اوست
اورا اسیر ِ قافله خواندن خجسته نیست…
مادرم کرده سفارش که بگو اول ماه: به اَبی اَنتَ وَ اُمی یا اَباعَبدِالله. . . ????شروع ماه به نام حسین(ع)....
مادرم کرده سفارش که بگو اول ماه:
به اَبی اَنتَ وَ اُمی یا اَباعَبدِالله. . .
????شروع ماه به نام حسین(ع)….
جان زهرا تو مرا ڪرب و بلا زائــر ڪن با همین اشڪ #شب_جمعہ مرا طاهر ڪن گم شده هویتم بس ڪہ گنهڪار شدم المثناے مــــرا با #ڪرمٺ صـــادر کن
جان زهرا تو مرا ڪرب و بلا زائــر ڪن
با همین اشڪ #شب_جمعہ مرا طاهر ڪن
گم شده هویتم بس ڪہ گنهڪار شدم
المثناے مــــرا با #ڪرمٺ صـــادر کن
شاید امسال بیایم حرمت، یا شاید ????????سر و کار دل من هست فقط با شاید!!!
شاید امسال بیایم حرمت، یا شاید
سر و کار دل من هست فقط با
شاید!!!
شیرین تَر اَز این شور نَدیدیم هـَمه ی عُمْر شوری که خُدا دَر دلَم اَفکندہ حُسین است... #عشق_حسین_است_بس...
شیرین تَر اَز این شور نَدیدیم هـَمه ی عُمْر
شوری که خُدا دَر دلَم اَفکندہ حُسین است…
#عشق_حسین_است_بس…
زن با تدبیر و ظرافت، میتواند مرد را در دست خودش بچرخاند.
زن با تدبیر و ظرافت، میتواند مرد را در دست خودش بچرخاند.
???? زنها قویتر از مردهایند. زنها میتوانند با تدبیر و با #ظرافت، مرد را در دست خودشان بچرخانند؛ انسان، هم در تجربه این را مشاهده میکند، هم با قیاسهای فکری و عقلی این را میتواند اثبات بکند. این واقعیّتی است. بله، زنهایی هستند که بی تدبیری میکنند، لذا این کار را نمیتوانند انجام بدهند؛ امّا زنی که اهل تدبیر باشد، مرد را میکند رام خودش. این مثل این است که یک نفری بتواند یک شیر درنده را افسار بزند، سوارش بشود؛ این معنایش این نیست که او از لحاظ جسمی از این شیر قویتر است، معنایش این است که توانسته این اقتدار معنوی را به کار ببرد؛ زنها این توانایی را دارند، منتها با ظرافت؛ یعنی ظرافتی که میگوییم، تنها ظرافت در ترکیب جسمانی و ساختمان جسمانی نیست، بلکه ظرافت در فکر و اندیشه و تدبیر و دستگاه تصمیمگیری است که خدای متعال در زن قرار داده است.
رهبر انقلاب؛ 92/02/21
اگر مےخواهے قدر مادرٺ را بفهمے، یڪ شب دو تا آجر بہ شڪمٺ ببند و بخواب!
????آیٺ اللہ مجتهدے (ره):
استاد ما مےفرمودند:
اگر مےخواهے قدر مادرٺ را بفهمے، یڪ شب دو تا آجر بہ شڪمٺ ببند و بخواب!
در همان شب، متوجہ سختے ولادٺ و باردارے خواهے شد!
حسین جان ... دستت همیشه روی سر ما پیاده هاست این «اربعین» به لطف خدا «کربلاییام»
زبون حال اونایی که میخوان برن کربلا …
حسین جان …
دستت همیشه روی سر ما پیاده هاست
این «اربعین» به لطف خدا «کربلاییام»
زائر شدن به قسمت و دعوت همیشه نیست ای بی خبر بکوش، زیارت گرفتنی است
زائر شدن به قسمت و دعوت همیشه نیست
ای بی خبر بکوش، زیارت گرفتنی است
داستان مردی که به زیارت آقا امام حسین علیه السلام نمیرفت
داستان مردی که به زیارت آقا امام حسین علیه السلام نمیرفت
شخصی از بزرگان هند به قصد مجاورت کربلای معلّی به این شهر آمد و مدت شش ماه در آنجا ساکن شد و در این مدت داخل حرم مطهر نشده بود و هر وقت زیارت حضرت امام حسین علیه السلام را اراده میکرد، بر بام منزل خود رفته، به آن حضرت سلام می کرد و او را زیارت مینمود؛ تا این که سرگذشت او را به «سید مرتضی»که از بزرگان آن عصر و مرسوم به «نقیب الاشراف» بود رساندند.
سید مرتضی به منزل او رفت و در این خصوص او را سرزنش نمود و گفت: «از آداب زیارت در مذهب اهلبیت علیه السلام این است که داخل حرم شوی و عقبه و ضریح را ببوسی. این روشی را که تو داری، برای کسانی است که در شهرهای دور میباشند و دستشان به حرم مطهر نمیرسد.»
آن مرد چون این سخن را شنید گفت: «ای نقیب الاشرف» از مال دنیا هر چه بخواهی از من بگیر و مرا از رفتن معذور دار.
هنگامی که سید مرتضی سخن او را شنید بسیار ناراحت شد و گفت: «من که برای مال دنیا این سخن را نگفتم؛ بلکه این روش را بدعت و زشت میدانم و نهی از منکر واجب است.»
وقتی آن مرد این سخن را شنید، آه سردی از جگر پر دردش کشید. سپس از جا برخاست و غسل زیارت کرد و بهترین لباسش را پوشید و پا برهنه و با وقار از خانه خارج شد و با خشوع و خضوع تمام، نالان و گریان متوجه حرم حسینی گردید تا این که به در صحن مطهر رسید .
نخست سجده شکر کرد و عتبه صحن شریف را بوسید. سپس برخاست و لرزان، مانند جوجه گنجشکی که آن را در هوای سرد در آب انداخته باشند، بر خود میلرزید و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک سوم روحش خارج گشته باشد، حرکت میکرد تا این که وارد کفش کن شد. دوباره سجده شکر به جا آورد و زمین را بوسید و برخاست و مانند کسی که در حال احتضار باشد داخل ایوان مقدس گردید و با سختی تمام خود را به در رواق رسانید.
چون چشمش به قبر مطهر افتاد، نفسی اندوهناک بر آورد و مانند زن بچه مرده، ناله جانسوزی کشید. سپس به آوازی دلگداز گفت: «اَهَذا مَصرَعِِ سیدُالشهداء؟ اَهَذا مَقتَلُ سیدُالشهداء؟ ؛ آیا اینجا جای افتادن امام حسین علیه السلام است؟ آیا اینجا جای کشته شدن حضرت سیدالشهداء است؟»
پس فریاد کشید و نقش زمین شد و جان به جان آفرین تسلیم نمود و به شهیدان راه حق پیوست.»
منبع:
????داستانهای علوی، ج4، ص210/ دارالسلام عراقی، ص301.