سلام بر ابراهیم 2
26 اردیبهشت 1402
جلد دوم کتاب سلام بر ابراهیم را خواندم. غبطه خوردم به حال و روز جوانی که همهی کارهایش، بو و رنگ یاد خدا را میداد. ابراهیم، یکه و تنها یک محل را صفا بخشیده بود و هیچ حرفی از خودش نمیزد و همیشه از رضای خدا می گفت.جوانان محل را از بلاتکلیفی و بی هدفی… بیشتر »
نظر دهید »
سال اول طلبگی
20 اردیبهشت 1402
سال اول طلبگی همهچیز برایم جالب بود. بهخصوص جلسات فرهنگی روزهای دوشنبه که یکی از اساتید اخلاق برایمان سخنرانی میکرد. اول کلاس با پرسش تجزیه ترکیب شروع و اخر جلسه با چند خط روضه تمام میشد.گاهی که ولادتی پیش رو داشتیم تئاتر هم اجرا میکردیم. سرپرستی… بیشتر »
تولدم مبارک
12 اردیبهشت 1402
الان که دارم براتون مینویسم تو راه برگشت از قم هستم. روز تولدم حضرت معصومه و امام زمان دعوتم کرده بودن که مهمونشون باشم… تازه مهمون شهید مدافع حرم مهدی ایمانی هم بودم. دیگه چی بهتر از این؟؟ از دیروز توی شبکه و پیام رسانها هم کلی تبریک گرفتم😅 از… بیشتر »
قسمت اخر
03 اردیبهشت 1402
چشم روی هم گذاشتیم روز آخر ماه رمضان فرارسید. همهی دخترها برای برگشتن ما عزا گرفته بودند. از صبح زود همه آمدند و سید را روانهی مسجد کردند و نشستند کنارم. یکی کلاه و شالگردان بافته بود و با کلی قربان صدقه به دستم داد. یکی نقاشی کشیده بود و دیگری… بیشتر »